از نظریه برنامه ریزی جان فریدمن ذیل حوزه عمومی تا اندیشه های سید جواد طباطبائی در باب دوران ناصری و انقلاب مشروطه

Publish Year: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 374

This Paper With 16 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

ICSAU08_0801

تاریخ نمایه سازی: 25 اردیبهشت 1402

Abstract:

جان فریدمن پس از به کمال رساندن مهارت های خود در زمینه برنامه ریزی تکنوکراتیک، با درک این مطلب که عدم کارایی برنامه ریزی برای توسعه به جهت نوع نگاه به برنامه ریزی است؛ برای پایه گذاری برنامه ریزی دموکراتیک، ابتدا به تقسیم بندی نظریه های برنامه ریزی پرداخت و سپس با تبیین برنامه ریزی غیر اقلیدسی در مقابل برنامه ریزی اقلیدسی،پیوند شناخت به عمل را در زمینه ای تعاملی مطرح نمود. وی در این دوره از یک تکنوکراتیک متبحر به یک عملگرا تغییر رویه میدهد. فریدمن بهره گیری از مباحثات فنی در کنار مباحثات آرمان گرایانه و مباحثات اخلاقی به همراه مذاکره با مردم را راهی در دستیابی به جامعه خوب میداند. لذا پژوهش حاضر باهدف مرور نظریات وی به ویژه در زمینه سنت های برنامه ریزی و حوزه عمومی، به روش توصیفی تحلیل انجام پذیرفته است. سنت های برنامه ریزی بیان شده توسط فریدمن در پژوهش حاضر بر اساس شش مولفه ازجمله، عقلانیت، جهت گیری سنت، موضع گیری نسبت به تغییر یاحفظ وضع موجود، بازیگران و سطح اقدام، فرایند اقدام و نهایتا هدف، مورد مقایسه قرار گرفته اند. در مورد ایران با مرور اندیشه های سید جواد طباطبائی و متعاقبا میرزا محمدخان مجدالملک باید اذعان داشت که در طول تاریخ همواره سنت اصلاح اجتماعی بر نظام ایران حاکم بوده است. اما تا نخستین دهه های فرمانروایی ناصرالدین شاه بحث نظری مهمی درباب مسائل کشوری و حکومتی در اصلاحات صورت نگرفته است. در نیمه دوم عصر ناصری به تشخیص درد و تجویز درمان و بیانیه های اجتماعی سیاسی بسنده می شود و در همین دوره است که اشخاصی چون مجدالملک به مبانی نظری در زمینه نظام ایران دست یافته اند. وی به پیوستگی نظام اقتصادی و سیاسی در نظام های خودکامه تاکید بسیاری ورزیده است و به دور از ایدئولوژی رایج زمان، از نسبت های میان میانه روی و خشونت، افراط وتفریط، مصالح عمومی و منافع خصوصی، قانون و نهادهای اجرایی، آگاهی پیدا می کند.

Authors

بهاره بهرا

دانشجوی دکترای شهرسازی، گروه شهرسازی، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران