قرآن کریم حسن اخلاق و عنصر حیات اخلاقی را برگرفته از فطرت درونی می داند و بدین سان قانون اخلاق در نفس انسان از آغاز نقش بسته است. مراد از
تربیت اخلاقی، چگونگی به کارگیری و پرورش استعدادها و قوای درونی برای توسعه و تثبیت صفات در رفتار های پسندیده اخلاقی و نیل به فضایل عالی اخلاق و دوری از رذیلت ها و نابود کردن آنها است؛ با توجه به نقش مهم اخلاق در فرایند
تعلیم و
تربیت در زندگی بشر و همچنین ویژگی های مهم
مربی و معلم در به فعلیت رسیدن آن، در ایجاد تغییر و تحول و همچنین به نشاط رسیدن
متربی و آموختن هر آنچه که در زندگی او مورد نیاز است.نویسنده در این پژوهش بر آن است که با روش تحلیلی اسنادی و همچنین با کمک گرفتن از احادیث معصومین علیه السلام، به مراتبی از
اخلاق اسلامی در
تعلیم و
تربیت بپردازد و بیان کند که اگر در آموزش مدارس تلفیقی از
اخلاق اسلامی و
تعلیم و
تربیت به وجود آید؛ بی تردید به نظامی از شاخص های علمی اخلاقی در پرتو سیره ائمه و مطلوب آن بزرگواران می توان دست پیدا کرد.
تعلیم و
تربیت گاهی در تدریس و بیان تجلی می یابد و گاهی در رفتار معلم و
مربی به مراتب، آموزش عملی در اثر گذاری نقش مهمتری دارد. بنابراین آموخته های
مربی باید با رفتار ظاهری وی درهم تنیده شوند تا اثرگذاری بیشتری برای
مربی بگذارند و اعتماد
متربی را با یگانگی علم و عمل به دست آورد.