سیری در ارتباط معماری و ادبیات روسی در قرن بیستم

ادبیات و معماری همواره یکی از راههای شناخت ملتها بوده است، تحولات سیاسی و اجتماعی قرن بیستم روسیه تاثیرات فراوانی بر محتوا و ساختار آثار پدید آمده در آن زمان داشت، که در مسیر خود ادبیات و معماری را با تغییر و تحولات فراوانی مواجه ساخت و آنها را از آثار قرنهای قبلی کاملا متمایز ساخت. هدف این مقاله شناسایی تاثیرات یاد شده و کشف تشابهات آن بر آثار معماری و ادبیات روسیه در قرن بیستم است. برای دستیابی این هدف، با استفاده از روش »تحلیل محتوا« نمایی از ساختار کلی ادبیات و معماری روسی در قرن مذکور ارائه شده و سپس نقش متقابل آنها بریکدیگر توصیف میگردد، بنابراین روش تحقیق پژوهش حاضر »تحلیلی و توصیفی« است. براساس یافته های پژوهش کانستراکتیویسم در معماری و رئالیسم سوسیالیستی در ادبیات ترجمان حاصل از دیدگاههای سیاسی و اجتماعی سالهای اولیه پس از انقلاب ۱۹۱۷ هستند که در دهههای پایانی قرن بیستم، پس از انحلال شوروی و ایجاد دولت مرکزی روسیه، زمینه برای تعالی مجدد ادبیات و معماری با بکارگیری دو گرایش سنتگرایی و تجددخواهی فراهم شد، نتیجه این تحول منجر به ایجاد سبک پسانوگرایی در معماری و ادبیات شد، بنابراین میتوان گفت که ادبیات و معماری قرن بیستم روسیه (قبل و پس از انحلال شوروی) تحت تاثیر ایدئولوژی حاکم بوده که با دو ابزار متفاوت نمود یافته اند و هر دو سعی در صورتبخشی و شکل دادن به زمان دارند.

Keywords:

معماری , ادبیات , قرن بیستم , روسیه