بررسی نمودها و نمادهای جعبه پاندورا در قصه های عامیانه فارسی (مورد مطالعه: داراب نامه طرسوسی، قصه حمزه و امیرارسلان نامدار)

Publish Year: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 202

This Paper With 21 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JLSS-56-1_001

تاریخ نمایه سازی: 26 تیر 1402

Abstract:

در این پژوهش برآنیم تا برحسب مفهوم جهانی پاندورا و جعبه او، نمودها و نمادهای این جعبه را در بافت قصه های عامیانه مکتوب فارسی بکاویم. روش پژوهش از گونه استقرایی برحسب مطالعه کتابخانه ای به شیوه اسنادی است. اساس این پژوهش مبتنی بر ساختارشناسی اسطوره است که از سه منظر تقابل های دوگانه، اتحاد ژرف ساختی اساطیر و استعاری بودن اسطوره به چرایی همانندی نمودهای شر در این قصه ها با مفهوم جهانی جعبه پاندورا می پردازد. در این قصه ها جا ها و مکان هایی که به نوعی با عنصر یا عناصر شر در ارتباط است و منشا آفت و آفند است، مصداق جعبه پاندورا تصور شده است. این مکان ها از جهت معنایی، زبانی و استعاری و نیز از منظر «پیام» و «رمز» با جعبه پاندورا تفاوتی ندارند، تنها تفاوت آن ها در روش ترکیب و «ظرف» آن هاست و گرنه «مظروف» یکی است. پس از بررسی، پنج مکان در قالب قرارگاه مسکونی شر و نماد و نمود جعبه پاندورا تلقی شدند: باغ، چاه و زیرزمین، صندوق، حصار، قلعه یا شارستان و جزیره. در این میان بسامد شارستان و قلعه در این قصه ها بیش از دیگر مکان هاست و در داراب نامه، بیش از دو قصه دیگر است. قهرمانان قصه ها نیروهای خیر هستند تا شر و آفند و بدی را یا نابود سازند یا محبوس کنند؛ بنابراین همه آنان استعاره از «امید» هستند، همان «امید»ی که در افسانه پاندورا بدان اشاره شده است. نتیجه کنجکاوی و سلوک (Quest) قهرمان رسیدن به این مکان هایی است که مکمن و معدن آفت و شر هستند.

Authors

امیرعباس عزیزی فر

عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه رازی