مطالعه تطبیقی تاریخی رابطه ساختار سیاسی با توسعه اقتصادی

Publish Year: 1386
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 85

This Paper With 36 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JSI-8-1_001

تاریخ نمایه سازی: 11 مرداد 1402

Abstract:

مقاله حاضر به بررسی رابطه تحولات سیاسی با اولین نوسازی (اقتصادی) در سه کشور ایران، چین و ژاپن می پردازد. این مطالعه به روش تطبیقی تاریخی انجام گردیده است. زمان مورد مطالعه از سال های ۱۸۰۰ ۱۹۲۰ را دربر می گیرد. سه رویداد مهم در این بررسی انقلاب میجی (۱۸۶۸)، انقلاب مشروطه (۱۹۰۵) و انقلاب ۱۹۱۱ چین می باشد. در این پژوهش دو نوع ساختار سیاسی عمده از هم تمیز داده شده اند: یکی «پاتریمونیالیزم» در مورد ایران و چین و دیگری «فئودالیزم» در مورد ژاپن. اولی مخل پیشرفت اقتصادی تشخیص داده شد، در حالی که دومی در ژاپن مانع تحولات اقتصادی نشد. در بررسی نقش نظام جهانی از دو مفهوم ادغام سیاسی و ادغام اقتصادی استفاده گردید. و در بررسی وفاق نخبگان، نخبگان در چهارگروه: نخبگان اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مد نظر قرار گرفتند. یافته ها نشان می دهد وجود ساختار سیاسی فئودالی در جامعه ژاپن قبل از انقلاب میجی، امکان شکل گیری طبقات مختلف را به وجود آورد در نتیجه در هنگام برخورد این جامعه با نظام جهانی یکی از طبقات بالا (سامورایی ها) از بدنه قدرت جدا شده و نوسازی را آغاز ساختند در مقابل ساختار پاتریمونیالی قدرت در ایران و چین اجازه شکل گیری هیچ طبقه یکدست و متحد را نداد. در نتیجه در قرن ۱۹ با برخورد این دو جامعه با نظام جهانی و با ضعف ساختار متمرکز قدرت تمام گروه های مختلف با خواسته های متفاوت وارد عرصه عمومی جامعه شدند. در نتیجه دو انقلاب مشروطه و ۱۹۱۱ چین به آشوب و بی نظمی منجر شد. .