بررسی تطبیقی معاصرسازی قاجاری و پهلوی اول از نقطه نظر رویکرد حس تعلق به فضا

در دوره قاجار و پهلوی اول تحولات گوناگونی در جنبه های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصا دی و اجتماعی رخ داده کهجامعه آن دوران را متاثر نموده است. معماری و شهرسا زی، نتیجه شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی زمانخود است و ویژگی های زمانی خویش را به نما یش میگذارد. از این رو در پی تحولات در جنبه های گوناگون، معماری وشهرسا زی نیز در شهرهای مختلف از جمله کرمان تحت تاثیر قرار گرفتند؛ این تحولات منجر به بروز تغییرات در معمار یشهر کرمان در بازه های زمانی قاجار، دوره گذار قاجار به پهلوی و پهلوی اول شدن د. هدف از این مطالعه برر سی تطبیقیمعاصرسا زی قاجاری و پهلوی اول از نقطه نظر رویکرد حس تعلق به فضا بوده است. نتایج نشان داد در حوزه معنای فضا،معنا حول سه قطب «مشخص»، «اجتماع» و «کالبد» شکل گرفته و از سا یر قطب ها تاثیر می پذیرد. از سوی د یگر، زمینه های فرهنگی و اجتماعی هر جامعه (اعتقادات، ارزشها و غیره) بستر تشکیل معانی بوده و معانی ساخته شده حول هر سهقطب را متاثر می سازند. زمان و مولفه های مربوط به آن نیز (مثل تکرار، تداوم و غیره) بر تقویت معانی و غنای آنهاتاثیرگذار خواهد بود؛ زیرا زمان، محیط و تفکر انسان در ارتباط با آن را دگرگون می سازد. بطورکلی معما ری دوره قاجاربه دست فراموشی سپرده شده و معماری دوره پهلوی اول نیز که جزء معماریه ای پیشرو در ایجاد احجام و روابط وهمچنین استفاده از تزئینات زیبا بوده به سرنوشت معما ری دوره قاجار دچار گشته است. بر ای دستیابی به یک معماریمسکونی مطلوب بایستی از تاریخ معماری خود آگاهی کامل را داشته با شیم. با توجه به اینکه در برهه زمانی چه سبک-های استفاده میشده و مورد قبول عوام و خواص قرار می گرفته و نتیجه ای که از خود بر جای می گذاشته اند و با استفادهاز تکنولوژی روز و نزدیک کردن این دو مهم به یکدیگر می توان به این امر دست پیدا کرد .

Keywords:

ساختار فضایی , رویکرد حس تعلق به فضا , دوره قاجاریه , دوره پهلوی اول