محلات قدیمی شهرها، نه فقط به خاطر میراث فرهنگی خود، بلکه به خاطر بافت و خصوصیات شهری(شهرسازی) که دارند نیز، مکانهای مهمی محسوب می شوند. بسیاری از اینگونه بافتها در خطر از دست دادن هویت و نقش سنتی خود می باشند و چنانچه اقدامات اساسی در جهت تثبیت و تداوم خصوصیات اینگونه بافتها صورت نگیرد، فروپاشی نظام سنتی و فرهنگی مسئله ای دور از ذهن نخواهد بود. امروزه در نظام برنامه ریزی به ویژه کشورهای دموکراتیک مشارکت به عنوان یکی از مقبول ترین رویکردها جهت نیل به اهداف توسعه شهری پذیرفته شده است. به نظر می رسد در بافت های فرسوده با توجه به وسعت دامنه و شدت مسائل و مشکلات گریبان گیر این بافت ها کارآمدترین رویکردی که بتوان برای مواجه شدن با کاستی ها و نارسایی ها اتخاذ نمود رویکرد مشارکتی باشد. در سالهای اخیر با توجه به تحولات سریع علمی و فنی و به تبع آن دگرگونی در ساختار کالبدی، اقتصادی و اجتماعی شهرها و همچنین مطرح شدن نظریه توسعه پایدار شهری، اهمیت نوسازی و احیاء بافتهای فرسوده و ناکارآمد بیش از پیش مشخص می گردد. هدف این مقاله نقش شهرداریها در ارتقای یکپارچه مدیریت شهری مشارکتی می باشد. در نتیجه شایسته است که مداخلات طراحانه در این بافتها کاملا آگاهانه و اقدامات لازم با حمایت و پشتیبانی شهروندان صورت گیرد تا منجر به رضایت شهروندان و استقرار ساکنان بومی در محلات گردد. و ضروری است مدیت شهری اجرای نظرات ساکنان بافتهای فرسوده را در راس امور قرار داده و از مساعدتها و تواناییهای آنها در زمینه باز زنده سازی محل سکونتشان، بهره گرفته شود و نیز راهکارها و سیاستهایی پیشنهاد گردد که علاوه بر افزایش توان مشارکتی شهروندان به نوسازی بافتهای فرسوده با تاکید بر شاخصهای اجتماعی، فرهنگی و بومی محلات توجه ویژهای گردد.