رابطه اخلاق و سیاست

Publish Year: 1394
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 69

This Paper With 10 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_IJEST-10-3_003

تاریخ نمایه سازی: 26 مرداد 1402

Abstract:

زمینه: در زمینه رابطه احتمالی میان اخلاق و سیاست چهار دیدگاه در میان صاحبنظران وجود دارد: نظریه جدایی اخلاق از سیاست، نظریه تبعیت اخلاق از سیاست، نظریه دو­سطحی اخلاق و سیاست و نظریه یگانگی اخلاق و سیاست. نماد بارز دیدگاه اول، ماکیاولی است. این دیدگاه، ورود اخلاق به عرصه سیاسی را ممنوع و خطرناک می­داند و آن را عامل ناکامی سیاست قلمداد می­نماید. دیدگاه دوم در کل مطرود و نامعتبر است و طرفدار چندانی ندارد. زیرا برای اخلاق هویت و اصالتی قائل نیست. در دیدگاه سوم، اصول اخلاقی در امور سیاسی پذیرفته می شود درحالی که معتقد است؛ اخلاق سیاسی با اخلاق فردی متفاوت است و در دیدگاه چهارم، اخلاق و سیاست هر دو مظاهر حکمت عملی و ارزش مدارند و میان آن دو یک نوع اتحاد برقرار است به شیوه ای که می­توان اخلاق را سیاست فردی و سیاست را اخلاق جمعی دانست. مقاله حاضر با هدف بررسی این روابط احتمالی میان اخلاق و سیاست شکل گرفت. نتیجه گیری: در نظام های سیاسی­ای که هدف نهایی آن­ها دستیابی به قدرت است میان سیاست و اخلاق سازگاری برقرار نیست و تنها در صورتی میان سیاست و اخلاق رابطه­ای مثبت و سازنده برقرار خواهد بود که هدف نظام سیاسی سعادت بشر باشد. در اینصورت می توان سیاست را سیاست راستین نامید که با اخلاق سازگار است. در نگرش اسلامی و نیز در دیدگاه فیلسوفان الهی و نیز فیلسوفان قدیم یونان مانند: سقراط، افلاطون و ارسطو، سیاست راستین بر پایه اخلاق است که سعادت انسان را جستجو می کند و نظام سیاسی منهای اخلاق، سرنوشتی جز دیکتاتوری و فساد ندارد.