جنبش روشنگری، استعمار و مساله ایران در قرن نوزدهم میلادی

Publish Year: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 131

نسخه کامل این Paper ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JCSC-19-70_006

تاریخ نمایه سازی: 29 مرداد 1402

Abstract:

به دنبال جنبش روشنگری و سپس انقلاب فرانسه، رقابت بین قدرت های بزرگ اروپائی برای دسترسی به ایران شدت گرفت، در سوی دیگر طیف هم روسیه تزاری قرار داشت. برخلاف روسیه که با ابزار نظامی راه خود را به سوی اروپا و شرق دور باز می کرد، قدرت های اروپائی با اندیشه های عصر روشنگری و سرمایه گذاری اقتصادی اهداف خود را به پیش می بردند. همزمان در ایران برخی روشنفکران ظهور کردند که همان اهداف جنبش روشنگری را سرلوحه فعالیت های خود قرار دادند. آنها با هدف پیشرفت ایران تلاش می کردند برخی آموزه های جدید مثل حکومت قانون را در ایران رواج دهند. تصور بر این بود که اگر ایران هم راهی را بپیماید که در اروپا پیموده شده، به زودی ترقی و تعالی از راه می رسید. این دسته افراد نه تنها نسبت به الزامات تمدن جدید توجه لازم را نداشتند، بلکه به این مقوله توجه نکردند که تمدن جدید سویه ای استعماری هم دارد که مقارن و ملازم اندیشه های جدید است. مقاله حاضر با روشی توصیفی-تحلیلی نشان می دهد که این دسته روشنفکران با این مقوله ها، برخوردی انتقادی نداشتند و در نتیجه به جای تاسیس اندیشه طبق الزامات کشور، راه تقلید از چیزی را در پیش گرفتند که در صورت موفقیت هم نمی توانست ایران را نسبت به خطر استعمار بیمه کند.

Authors

هیرمند حساس صدیقی

گروه تاریخ و باستانشناسی- دانشکده ادبیات و علوم انسانی- دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - تهران - ایران

فیاض زاهد

استادیار و عضو هیات علمی گروه تاریخ و باستانشناسی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسالمی تهران، ایران

حسین آبادیان

استاد و عضو هیات علمی گروه تاریخ، دانشگاه بین المللی امام خمینی )ره(، قزوین، ایران