نگاهی دیگر به قصه زال و رودابه
Publish Year: 1385
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 276
This Paper With 15 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_KVSHN-7-13_001
تاریخ نمایه سازی: 30 مرداد 1402
Abstract:
قصه زال و رودابه در بستری از تقابل دوگانه (Binaryoppisition) جریان دارد. تقابل بین زابلستان به محوریت زال و کابل به محوریت مهراب. زال و زابل در پرتو فره ایزدی و گزاره های اهورامزدایی معنا می شوند و مهرداد و کابل با گزاره های اهریمنی؛ زیرا مهراب از تبار ضحاک مار بدوش و ریشه گرافته از دشت سواران نیزه گزار است. زال بجای شیر انسان ها، گوشت و خون حیوانات را خورده و با پاره های تن وحوش تغذیه شده و در محیط آزاد، بی پروا و وحشی وحوش پرورده شده، از این رو تحت تاثیر خوی آزاد و بی پروای کوه و صحرا سنت ریشه دار و تابو شده متعارف، مبنی بر ممنوعیت پیوند تبار ایزدی و تبار اهریمنی را ساختشکنی (Deconstruction) می کند و با رودابه از نسل ضحاک ازدواج می نماید. رستم که محصول ازدواج نسل اهریمن و نسل اهورامزداست گرچه برخورد از فره ایزدی است، اما خون ضحاک در رگ هایش جاریست، بنابراین در ساختار شاکله ایزدی رستم چند نقطه ضعف هم گنجانده شده است که از جمله آن مکر با اسفندیار و کشتن سهراب است. ضحاک بدون آنکه بخواهد تحت اغواگری های اهریمن بیرون، پدر خود را می کشد. رستم بدون اینکه بخواهد یا بداند تحت تاثیر وساوس تفوق طلبانه اهریمن درون، که با عبارت «نامپوشی» توجیه می شد، پسر خود را می کشد. به هر تقدیر عناصر داستان، اعم از اشخاص و حوادث، در جریانی از تقابل دوگانه حرکت می کنند. اجزاء این تقابل دوگانه، گاه با هم در تعامل (Interaction) و گاه در تضاد (Paradoa) هستند، یعنی زیر ساخت یگانه و روساخت متکثر دارند. بررسی چگونگی ساختشکنی در داستان زال و رودابه محور مقاله حاضر است.
Authors
غلامرضا رحمدل شرفشادهی
عضو هیات علمی دانشگاه گیلان