بررسی تاثیر تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال (rTMS) بر علایم حملات پانیک پس از ابتلای به کرونا در دوره پاندمی کووید ۱۹
Publish place: The first national conference of psychological and behavioral science studies focusing on lifestyle and mental health after Corona
Publish Year: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 243
نسخه کامل این Paper ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
ZANDEID01_045
تاریخ نمایه سازی: 8 شهریور 1402
Abstract:
علایم اختلال پانیک در دوران پاندمی کرونا افزایش چشم گیری داشته است. و در این میان بسیاری از موارد پس از درمان این بیماری علایمی چون تپش قلب، احساس تنگی نفس و ترس از مردن همچنان مبتلایان را آزار می داد. گویی اینکه درمان های درمانهای شناختی رفتاری در کاهش علایم بیماری موثر است اما با توجه به محدودیت های بهداشتی در دوره کرونا، وجلوگیری از افزایش تردد و رعایت فاصله اجتماعی امکان رفت و آمد امری دشوار محسوب می شد. از سویی برای تمام بیماران مبتلا به پانیک که پس از کرونا دچار چنین علایمی شده بودند صرفا درمان دارویی اثربخش نبود. لذا برای تاثیر بیشتر دارو، روش تحریک مغناطیسی مغزی می تواند دوره درمان دارویی را می توانست و پریشانی بیماران و یا مراجعه بیش از حد به مراکز درمانی جهت تشخیص مجدد کرونا را کاهش دهد. هدف پژوهش حاضر بررسی ترکیب درمان تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال بر ناحیه پشتی جانبی پیش پیشانی نیمکره راست بر کاهش علایم پانیک و در مبتلایان به علایم پانیک در همه گیری کرونا بوده است.روش: در این مطالعه شبه تجربی از نوع پیش آزمون –پس آزمون از نوع سری های زمانی، تعداد ۱۲ نفر از بیمارانی که پس از ابتلا به کرونا دارای تشخیص علایم پانیک شده بودند، بصورت در دسترس انتخاب و تحت درمان rTMS بازدارنده با فرکانس ۱ هرتز بر ناحیه RDLPFC طی دو هفته دریافت کردند. جهت بررسی متغیرهای وابسته پژوهش از مقیاس اضطراب بک (BAI) قبل و بعد از درمان استفاده گردید. نتایج: نتایج نشان داد شدت نمرات اضطراب قبل و بعد از درمان معناداری قابل توجهی است (۰۰۰۱/۰p<). این نتایج تا سه ماه پس از درمان نیز معنادار بود. بحث: درمان مواجه rTMS بازداری بر ناحیه پشتی جانبی نیمکره راست بر کاهش علایم پانیک پس از ابتلا به کووید ۱۹ موثر است.
Keywords:
Authors
ساناز خمامی
پژوهشگر پسا دکتری، دانشکده روانشناسی، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران
لیلا میردار هریجانی
دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب