با توجه به جایگاه
مدیریت و
حقوق در ساختارهای نوین بشری، تحقیقات و پژوهشها در رابطه با برهم کنش قواعد،قوانین و مقررات با
مدیریت در ساختارهای گوناگون بشری می تواند در هر چه بالنده تر شدن دستاوردهای انسانی و ارتقاء بهره وری در
مدیریت و بهره مندی از توان و پتانسیل گروه ها ، نظام ها و تشکیلات گوناگون سهم به سزایی داشته باشد. این نوشتار سعی دارد با مقایسه ای اجمالی بین دو علم
مدیریت و
حقوق به این نکته اشاره نماید که برای داشتن جامعه ای پویا و استفاده درست از فرصت ها و پتانسیل ها نیاز است ضمن برقراری ارتباط بین علوم
حقوق و مدیریت، از پتانسیل های هر کدام از این علوم به منظور بالا بردن بازده کلی مجموعه ها و
مدیریت جامعه بهره برد .یکی از کاستی های موجود در حوزه
مدیریت عملکرد، نبود یکپارچگی و انسجام بین اجزای این نظام در سطوح مختلف سازمانی است و این مشکل به ویژه در زمینه ایجاد انسجام بین نظام های ارزشیابی عملکرد در سطح سازمانی و
ارزشیابی عملکرد کارکنان مشهودتر است. در این مقاله تالش شده تا الگویی ارائه شود که بتواند یکپارچگی الزم را بین نظام های ارزشیابی عملکرد در سطوح سازمانی و فردی ایجاد کند. برای این منظور، بعد از بررسی الگوهای
مدیریت عملکرد سازمانی موجود، الگوی
تعالی سازمان و کارت امتیازی متوازن به عنوان الگوهای ارزیابی عملکرد سازمانی مناسب انتخاب شدند. در نهایت به منظور تعیین تناسب الگوی پیشنهادی و انطباق آن با نیازمندی ها و اقتضائات هر سازمان، با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی، ضرائب اهمیت هر یک از ابعاد، مولفه ها و شاخص های موجود در الگو برای استانداری تبریز تعیین و نتایج آن در این مقاله گزارش شده است.