وام گیری «فیلم فروشنده» اصغر فرهادی از عناصر داستانی «نمایشنامه فروشنده» آرتورمیلر و «داستان گاو» غلامحسین ساعدی

Publish Year: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 128

This Paper With 15 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

LLCSCONF16_107

تاریخ نمایه سازی: 9 مهر 1402

Abstract:

نمایشنامه مرگ فروشنده از آرتور میلر ادعا نامه ای تلخ علیه ارزشهای آمریکایی است. در این نمایشنامه، میلر نوعی گرایشسوسیالیستی و مالکیت اجتماعی از خود نشان می دهد که به واقع یک نوع گرایش علیه مالکیت خصوصی است. نگرش جهانشمول و خاص نویسنده آمریکایی بر نویسندگان و فیلمپردازان دیگر از جمله نویسندگان و فیلمپردازان ایرانی تاثیر نهاده کهدر این مقاله نگارندگان بر آنند چگونگی تاثیر این نمایشنامه بر فیلم فروشنده را مورد تحلیل و بررسی قرار دهند. آنچه در اینپژوهش به دست آمده بررسی عناصر داستانی و اشتراکات پر معنا در بین این آثار است. اصغر فرهادی در فیلم خود براینمایش دادن معضلات اجتماعی توانسته با یاری گرفتن از محتوا و ساختار این نمایشنامه به خوبی از عهده تکلیف برآید. آنچهمرکز توجه این مقاله است فضا و رنگ جاری در آثار، کنش شخصیت ها و نحوه برخوردشان با معضلات سیاسی و اجتماعی، وهمچنین تحلیل محتوایی در دو اثر است. براین اساس آنچه به عنوان فضا و رنگ شناخته می شود، زمان و مکان غم آلود ومتضاد با خواسته های ایده آلی است که سراسر آثار را احاطه کرده و حال نمادینی از وقایع نامطلوب و ناسازگار جوامع را بهنمایش می گذارد. شخصیت های آثار، تیپ های تاثیرگذار جوامع اند که به نوعی یا بر این عناصر نامطلوب دامن می زنند و یا علیهآنها قد برمی افرازند. علاوه بر این اشتراکات، در آثار، پیام هایی نزدیک به یکدیگر دیده میشود که برای اثبات این موضوع،نگارندگان پیش از هرچیز به بررسی جنبه های سیاسی و تاریخی پرداخته اند. اثر دیگری که بر فیلم فروشنده تاثیر نهاد فیلمنامه گاو است. به طور کلی باید گفت این فیلمنامه که برگرفته از داستان گاو غلامحسین ساعدی است به نوعی از نظر محتواییبا نمایشنامه مولیر هم صداست. نویسنده در این اثر پیام مهمی را به مخاطب می رساند، و آن هوشیاری در برابر استعمار نظامسرمایه داری و فرو انداختن یوغ ظالمانه استعمار توسط قشر زحمتکش جامعه است. اصغر فرهادی نیز با وام گرفتن از محتوا وبعضی دیگر از عناصر این داستان توانسته خود را در پیام مشترک هم صدا سازد و هشدار را به سمع و بصر مخاطبان برساند.

Authors

فاطمه کریمی

دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه بوعلی سینا