سنجش وضعیت شهر قرچک، بر اساس شاخص و معیارهای متابولیسم سالم شهری
Publish place: QUARTERLY GEOGRAPHY AND URBAN PLANING JOURNAL OF CHASHMANDAZ-E-ZAGROS، Vol: 15، Issue: 56
Publish Year: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 142
نسخه کامل این Paper ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_ZAGRO-15-56_007
تاریخ نمایه سازی: 18 مهر 1402
Abstract:
امروزه جهت حفظ سلامت و پایداری اکوسیستم شهری، وظیفه گونه انسانی،کاهش اثرات منفی حاصل از استفاده نادرست از سرزمین در شهرها از طریق برنامه ریزی جهت کاهش نرخ آنتروپی و تنظیم متابولیسم شهری، چرخه های مواد و انرژی و در نظر گرفتن ظرفیت منابع جهت تامین نیازهای جمعیت اکوسیستم شهری می باشد. بنابراین درک و فهم رابطه عمیق شهر و محیط زیست، برای حل مشکلات شهر و محیط و فرآیندهای چندگانه طبیعی و انسانی امری اساسی است. در این راستا، هدف تحقیق ارزیابی متابولیسم شهری و توسعه پایدار براساس شاخص ها و معیارهای آن برای شهرنمونه قرچک است. تحقیق حاضر، ازلحاظ نوع کاربردی واز لحاظ ماهیت و روش توصیفی - تحلیلی میباشد. با شناخت معیارهای متابولیسم شهری شامل پوشش زمین،جمعیت شهری،آب، مواد کیفیت هواو انرژی، با توجه به اهداف مطالعه، فرآیند تبدیل معیارها به شاخص های کمی انجام و شاخص ها در چارچوب مدل وزنی AHP ، وزن دهی و اولویت بندی گردیدند، و برای اولین بار از ترکیب مدل AHP و روش ارزیابی پیامد های متابولیک (MIA) به تحلیل نتایج پرداخته و با محاسبات انجام شده و حاصل از معیارهای ارزیابی می توان گفت، امتیاز نهایی محدوده موردمطالعه در وضع موجود ۶۱/۲۹ است، درصورتی که امتیاز نهایی وضع مطلوب ۶۴/۶۰ است که این مطلب به عنوان یافته های پژوهش نشان میدهد سیستم ورودی و خروجی این شهراز لحاظ متابولیسم شهری از تعادل خارج شده و در حقیقت وضع موجود محدوده در مقایسه با وضع مطلوب، در حدود ۴۸ درصد امتیاز را کسب نموده یعنی این که عملکرد متابولیک محدوده مورد مطالعه بر اساس اطلاعات به دست آمده در حد ضعیف است.همچنین با توجه به نظر متخصصان وداده پردازی در نرم افزار xpert choice ونمودار بدست آمده معیار آب با وزن ۰.۳۸۸دارای بالاترین رتبه و معیار هوا با وزن ۰۷۵/۰ دارای پایین ترین رتبه و اهمیت است. همچنین ضریب ناسازگاری معادل ۰.۰۹ می باشد که قابل قبول است.
Keywords:
Authors
فرزاد دلیوندانی
دانشجوی دکتری، گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشکده ادبیات واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی - تهران- ایران
آزیتا رجبی
دانشیار، گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشکده ادبیات واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی - تهران- ایران
علی نوری کرمانی
استادیار، گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشکده ادبیات واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی - تهران- ایران