ارائه یک مدل هوش مصنوعی جهت غلبه بر موانع جغرافیایی ارائه خدمات سلامت روان

Publish Year: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 89

نسخه کامل این Paper ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

HLSC01_087

تاریخ نمایه سازی: 30 آبان 1402

Abstract:

فناوری ها و تکنیک های هوش مصنوعی در حوزه گسترده ای از سلامت از جمله تصمیم گیری بالینی، درمان ها، ارزیابی، خودمراقبتی، مدیریت مراقبت های بهداشتی، تحقیقات و موارد دیگر، نقش بسزایی دارند. امروزه هوش مصنوعی پتانسیل عظیمی را برای دگرگونی ارائه و دسترسی به مراقبت های بهداشتی در کشورهای با درآمد کم و متوسط نشان داده است. در سراسر جهان، اکثر کودکان و نوجوانانی که به خدمات بهداشت روان نیاز دارند، هیچ درمانی دریافت نمی کنند. اگرچه موانع زیادی وجود دارد، اما یک مانع کلیدی، مدل غالب ارائه مداخلات روانی اجتماعی است. این مدل شامل درمان انفرادی، حضوری، با یک متخصص بهداشت روان آموزش دیده است که در محیط بالینی ارائه می شود. این مدل مقیاس و دامنه مداخلات روانی اجتماعی را بسیار محدود می کند. از دیگر سو گسترش سریع استفاده از تلفن های هوشمند در میان جوانان فرصت بی نظیری فراهم می آورد که می تواند توسط متخصصان به کار گرفته شود. تلفن های هوشمند می تواند فرصت مناسبی را فراهم آورد که یادگیری مهارت ها و انجام تکالیف روانشناختی به دفعات بیشتر و با زمان کمتری انجام پذیرد و موجب می گردد تا در زندگی روزمره به کار گرفته شود. از آنجایی که امروزه جوانان دائما در حال کسب و تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق تلفن های هوشمند می باشند، ممکن است این روش درمانی برای آن ها جذاب تر از شیوه ی سنتی باشد.این مقاله یک مدل چند وجهی مبتنی بر هوش مصنوعی را مورد بحث قرار می دهد که بستر مناسبی را فراهم می آورد تا کودکان و نوجوانانی را که خدمات سلامت روان را دریافت نمی کنند، در برگیرد. همچنین در این مدل توجه ویژه ای به استفاده از رسانه های اجتماعی، ربات های کمک کننده اجتماعی می شود که نه تنها موانع دسترسی به مداخلات درمانی را رفع می کند، بلکه با تحلیل ثانویه داده های کاربران و ارائه یک بستر مراقبت مبتنی بر شواهد توسعه یافته، درمانگران را قادر می سازد تا ضمن پیش بینی و ارزیابی وضعیت سلامت کاربران،یک درمان شخصی سازی شده برای هر کاربر ارائه دهند.

Keywords:

Authors

هاله فاتح

گروه پژوهشی پزشکی مبتنی بر سبک زندگی، مرکز تحقیقات لیزر در پزشکی، جهاد دانشگاهی واحد علوم پزشکی تهران

مجتبی خیاط عجمی

گروه پژوهشی پزشکی مبتنی بر سبک زندگی، مرکز تحقیقات لیزر در پزشکی، جهاد دانشگاهی واحد علوم پزشکی تهران

علیرضا بهرامی

گروه پژوهشی پزشکی مبتنی بر سبک زندگی، مرکز تحقیقات لیزر در پزشکی، جهاد دانشگاهی واحد علوم پزشکی تهران