بازاندیشی وضعیت حقوقی مهریه موجل پس از انحلال نکاح

Publish Year: 1395
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 207

This Paper With 27 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_QJRL-4-12_006

تاریخ نمایه سازی: 11 آذر 1402

Abstract:

امروزه، در برخی موارد اتفاق می افتد که به درخواست مرد و با موافقت زن، برای تادیه مهریه هنگامی که از نوع دین است، اجل (موعد) قرار داده می شود و اگر زن قبول کند، مهریه قبل از رسیدن موعد غیرقابل مطالبه می گردد. در شرایطی که رابطه زوجیت دوام پیدا کند و مستحکم باشد، مشکلی پیش نمی آید؛ زیرا زندگی مشترک در طول زمان امتداد پیدا می کند و زوجه دلیلی نمی بیند که پیش از موعدی که خود پذیرفته است، طلبش را مطالبه کند و حتی اگر هم مطالبه کند، دعوای او مطابق قواعد حقوقی، محکوم به رد است. ولی در صورتی که مدتی پس از عقد نکاح، این رابطه به دلیل طلاق، فسخ یا فوت گسسته شود، معمولا زن یا وارث او خواهان مهریه می گردند و مرد یا وراث او هم در مقابل به اجل قراردادی استناد می نمایند. رویه قضایی ما، به ویژه در خصوص مصداق شایع انحلال نکاح، یعنی طلاق، راه حل قاطعی برای حل چنین مسائلی در پیش نگرفته و برخی دادگاه ها در چنین وضعیتی حکم به حال شدن مهریه و بعضی حکم به بقای اجل قراردادی می کنند؛ گرچه دیوان عالی کشور متمایل به حال شدن می باشد. در این مقاله به اختصار وضعیت حقوقی اجل را در چنین مواردی بررسی می کنیم و نشان داده خواهد شد در صورتی که شوهر فوت کند، دین حال می شود، ولی اگر زن فوت نماید، خیر. همچنین اگر طلاق، یا فسخ مستند به کوتاهی مرد باشد، به نظر می رسد با عنایت به شرط ضمنی عرفی موجود در جامعه، دین ناشی از مهریه حال می شود و در هر حال، اگر توافقی نظیر شرط بنایی یا صریح بین طرفین برای چنین وضعیت هایی وجود داشته باشد، به همان ها عمل خواهد شد.