مثلث رشد اقتصادی، اعتلای فرهنگی و عدالت اجتماعی

Publish Year: 1381
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 25

متن کامل این Paper منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل Paper (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_REFA-2-5_001

تاریخ نمایه سازی: 13 آذر 1402

Abstract:

امروزه کاملا ناممکن است که برای مقوله های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، برنامه ها و سیاستهای جداگانه تدوین کرد و برای هریک هدفهای رشد و پیشرفت در نظر گرفت. رشد اقتصادی تنها موردی است که ممکن است تا حد معینی بتوان به آن دست یافت، اما پس از آن ناموزونیهای اجتماعی، آسیبهای اجتماعی، عقب ماندگیهای فرهنگی و انواع ناموزونیها مانع رشد می شود. از طرف دیگر، رشد اقتصادی برای تداوم و استمرار به حضور انسانهای سالم، آگاه، آزاد و به یک نظام سیاسی دموکراتیک احتیاج دارد. چنین دستاوردهایی درواقع مجموعا برنامه ها و سیاستهای توسعه اجتماعی را می سازند. از طرف دیگر، ارتقای فرهنگی در یک جامعه لزوما به معنای پذیرش راه ها، روشها و ایدئولوژی های معین غربی، مبتنی بر انباشت سرمایه در چارچوب نظام لیبرال دموکراسی و نظام بازار نیست. رابطه آماری ساده و سطحی بین مدرنیزاسیون و رشد، هرگز بیانگر ضرورت قطعی نظام لیبرال دموکراسی برای رشد و توسعه نیست. ارتقای فرهنگی می تواند با تدوین ایدئولوژی های مشخص جامع و با مشارکت، عدالت و هم سازیها به جای قبول ناموزونیها، هم ساز باشد. توسعه اجتماعی وقتی به حوزه های عدالت، تامین اجتماعی و مشارکت اجتماعی راه می یابد، راه را برای توسعه فرهنگی مستقل هموار می کند. رشد مادی بی توجه به عدالت و دموکراتیسم، رشدی ناپایدار و معطوف به توزیع نابرابر و آسیب رسان به ثروت و درآمد است که خود تلقی کاملی از توسعه انسانی و همگانی به دست نمی دهد. تحولات تاریخی نشان می دهند که هم پیوندی میان مقوله ها همیشه وجود داشته، گرچه ناشناخته مانده است. این هم پیوندی هیچ گاه از تعارضها و تضادهای درونی جدا نبوده ولی با همین نیروی تعارض نیز جلو آمده است. اما سلطه اندیشه رشد مادی و ایدئولوژی بورژوازی که صرفا بر اصل حداکثر سود، بی توجه به توسعه اجتماعی و رشد مبتنی است نمی تواند این هم پیوندی را در این مرحله تاریخی بهینه سازی کند. مداخله های خردمندانه، مشارکت مردمی و عدالت اجتماعی در چارچوب ظرفیتهای تاریخی برای این توسعه همه جانبه ضروری است