بارخوانی نقادانه مطالعات فرودستان: مسئله سلطه فرودست و ضرورت یک بازاندیشی

Publish Year: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 110

نسخه کامل این Paper ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_SSJ-13-2_006

تاریخ نمایه سازی: 15 بهمن 1402

Abstract:

نوشتار حاضر با تکیه بر منطق نظری مطالعات فرودستان به نقد درونی آن پرداختهو پرسش اصلی آن این است که آیا می توان علی رغم داعیه این مطالعات سویه نخبه گرایانه ای در آن ردیابی کرد؟ بدین منظور با استفاده از روش تحلیل ثانویه و با تکیه بر آراء سه چهره شاخص این جریان یعنی راناجیت گوها، دپیش چاکرابارتی و گایاتری چاکراورتی اسپیواک صورت بندی از دعاوی نظری مطالعات فرودستان ارائه شده است. این مطالعات،تاریخ نگاری نخبه گرایانه را به دلیل نادیده انگای نقش فرودستان در ساختن تاریخ نقد می کنند و در برابر هدف خود را جستجوی نقش فرودستان در تحولات تاریخی و اجتماعی تعریف می کنند تا بدین گونه فرودست را به مثابه سوژه مستقل به رسمیت بشناسند. این مطالعات از موضعیهمدلانه به کاوش "نقش مثبت" فرودستان در ساختن سرنوشت خود می پردازند و سعی دارند سیاست فرودستان را که در تاریخ نگاری نخبه گرایانه نامرئی است، مرئی کنند. نقد نوشتار حاضر به پروژه مطالعات فرودستان این است که با در نظر گرفتن فرودست به عنوان "ابژه پاکدست" و با غفلت از مسئله سلطه فرودستان و سیالیت موقعیت فرودستی "نقش منفی" آنها در تولید و بازتولید روابط سلطه را نادیده انگاشته است. در حاشیه قرار گرفتن نقش منفی فرودستان در این مطالعاتباعث شده تا علی رغم داشتن داعیه ضدنخبه گرایی، وجوهی از نخبه گرایی در تحلیل مناسبات سلطه در آن وجود داشته باشد.

Authors

موسی عنبری

دانشیار گروه توسعه و سیاستگذاری اجتماعی دانشگاه تهران، تهران، ایران

نرگس سوری

دانشجوی دکتری توسعه اجتماعی و روستایی دانشگاه تهران، تهران، ایران

حمیدرضا جلایی پور

دانشیار گروه جامعه شناسی دانشگاه تهران، ایران، تهران