امتداد اسطوره متن رستم و سهراب در داستان شهادت حضرت علی اکبر(ع) در نقاشی های قهوه خانه ای بر مبنای نظریه ژیلبر دوران

Publish Year: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 128

This Paper With 15 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JRPH-2-2_001

تاریخ نمایه سازی: 24 بهمن 1402

Abstract:

نقاشی قهوه خانه ای شیوه ای در نقاشی عامیانه ایرانی است که از دو منبع عظیم فرهنگ ایرانی سود جسته است: فرهنگ ملی ایرانی و فرهنگ شیعی ایرانی. در میان موضوعات نقاشی شده آثار نقاشی قهوه خانه ای دو مضمون داستان رستم و سهراب و شهادت حضرت علی اکبر(ع) از موضوعات پرتکرارند، اما به نظر می رسد نقاشان در به تصویر کشیدن دو واقعه با دو جهان بینی متفاوت (مضمون ملی و دینی) از الگو و ساختار واحدی تبعیت کرده اند. این تحقیق با بهره گیری از رویکرد منظومه روزانه و شبانه ژیلبر دوران و به روش توصیفی تحلیلی نشان می دهد هنرمندان قهوه خانه ای با رجوع به کهن الگوها، نمادها و محرکه ها، چگونه شخصیت حضرت علی اکبر(ع) را در کالبد سهراب استحاله داده اند. این مطالعه روشن می سازد نقاشان قهوه خانه ای با به کارگیری نمادهای ریخت حیوانی، تاریکی و سقوطی که نمایش دهنده ترس از زمان و مرگ هستند و همچنین استفاده از نمادهای عروج، تماشایی و جداکننده که نشان دهنده فرار از زمان، کنترل زمان و غلبه بر سرنوشت محتوم مرگ هستند، دو داستان مجزا را همانند یکدیگر به تصویر کشیده اند. از سویی در بعضی نقاشی های عاشورایی از سمبل های آیینی کهن ایرانی، همچون آیین مهرپرستی که نماد آن خورشید است، استفاده شده است.خورشید در آیین مهرپرستی به عنوان چشمان اهورامزدا نگریسته می شود و در نقاشی های مذهبی قهوه خانه ای نیز خورشید نه به عنوان ابژه ای منفعل بلکه به مثابه سوژه ای ناظر بر حقیقت، سیطره دارد. در واقع نقاشان قهوه خانه ای با مدد گرفتن از عنصر خیال و بهره گیری از اسطوره متن شاهنامه فردوسی به ترسیم هراس های شخصی (ترس از مرگ) و ناخودآگاه جمعی (گذر زمان) در یک روایت شیعی دست زده اند.

Authors

مریم سالاری

دانشجوی دکتری رشته پژوهش هنر، گروه مطالعات عالی هنر، دانشکده هنرهای تجسمی، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، تهران، ایران (نویسنده مسئول).

حسن بلخاری

عضو هیئت علمی گروه مطالعات عالی هنر ، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، تهران، ایران

شادی تاکی

دانشجوی دکتری رشته پژوهش هنر، گروه مطالعات عالی هنر، دانشکده هنرهای تجسمی، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، تهران، ایران