بازنمایی هویت در شخصیت پردازی داستان گرگ گلشیری و دریای پهناور سارگاسو جین رایس

Publish Year: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 43

This Paper With 16 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_IJART-13-2_010

تاریخ نمایه سازی: 8 اسفند 1402

Abstract:

هدف: یکی از حوزه های جدید مطالعاتی در زمینه ی فرهنگ کشورهای در حال توسعه، مطالعات پسااستعماری است که بر رابطه فرهنگ و عناصر آن می پردازد. یکی از عناصر مهم در این حوزه مسئله هویت است، از یک سو استعمارگر با این ایده که مستعمره فاقد یک هویت مستقل است، بنا دارد هویتی جدید برای مستعمره بسازد، مستعمره هم از سوی دیگر به دنبال هویت خویش است تا بتواند از زیر سلطه استعمار به درآید. آثار ادبی به مثابه یکی از ابزارهای مهم فرهنگی در بیان و نحوه مواجهه با این مسائل نقش مهمی ایفا می کنند. این مساله مهم، در فرهنگ های مختلف به طور مشابه مطرح است و همه ی انسان ها در دوره های مختلف به دنبال هویت خود بوده اند و در شرایط مختلف در تلاش برای حفظ آن هستند. این پژوهش با هدف شناخت بیشتر و عمیق تر مساله هویت در آثار ادبی در پی بررسی تلاش انسان ها برای حفظ هویت و چگونگی بازنمایی آن در آثار ادبی دو فرهنگ مختلف است.روش شناسی: پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با رویکردی تطبیقی به انجام رسیده است. گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای است. شاخص های تحلیل برگرفته از مبانی نظری پژوهش هستند.نمونه های مورد مطالعه دو اثر ادبی معاصر ایرانی و بریتانیایی هستند. این پژوهش با خوانشی پسااستعماری از داستان «گرگ» اثر هوشنگ گلشیری و «دریای پهناور سارگاسو» اثر جین رایس به تلاش شخصیت های اصلی داستان برای حفظ هویت شان می پردازد. هوشنگ گلشیری از شاخص ترین داستان نویسان و منتقدان معاصر ادبیات فارسی به شمار می آید. او یکی از اولین نویسندگان ایرانی است که در نوشتار خود تکنیک های ادبی مدرن را به کار گرفته است.دریای پهناور سارگاسو (۱۹۶۶) آخرین رمان و تحسین شده ترین اثر جین رایس است. اختر و آنتوانت دو شخصیت اصلی این داستان ها ، با وجود تفاوت هایی که با هم دارند، اما هر دو از هویتشان دفاع کرده اند. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و رویکردی تطبیقی به تلاش این دو شخصیت می پردازد و در پی پاسخ به این پرسش است که وجوه شباهت و تفاوت شخصیت های این داستان ها در مواجهه با عوامل استعماری و مساله ی هویت کدامند؟ یافته ها: پژوهش به این نتیجه می رسد که هرچند شخصیت ها با عواملی مواجه می شوند که قصد گرفتن فاعلیت انسانی (سوژه) آنها را دارند اما با تلاش خود سعی در صیانت از آن دارند. به سخن دیگر هرچند عوامل مختلف استعمارگر می خواهند سوژه ها را به ابژه تبدیل کنند اما آنان با آگاهی، تسلیم نشده و همچنان کوشش می کنند تا سوژه ( فاعل شناسا) باقی بمانند و هویت خود را حفظ کنند. از دیگر نتایج پژوهش می توان به این نکته اشاره کرد که علیرغم فرهنگ های متفاوت دو شخصیت زن، اما آنها در مقام انسان معاصر در اجتماعی که محدود شده بودند، سعی بر نشان دادن هویت خود بوده اند و در این مسیر و برای رسیدن به هدف تاوان سنگینی را داده اند.

Authors

صدیقه پورمختار

استادیار گروه پژوهش هنر دانشکده هنر دانشگاه شاهد تهران ایران