بررسی تاثیر ورشکستیگی مالی بر اعتبار تجاری با توجه به نقش میانجیگری مدیریت سود

با توجه به پیشفرض انتظارات عقلایی۱و لزوم وجود کارایی تخصیصی،۲ انتظار میرود که منابع مالی به سمتی جریان پیدا کنندکه بیشترین بازدهی را ایجاد کنند. همچنین با توجه به عدم تقارن اطلاعاتی و مخاطره اخلاقی مطرح بین تهیه کنندگان اطلاعاتمالی و استفاده کنندگان از آن، انتظار میرود استفادهکنندگان برونسازمانی از محصول نهایی فرآیند گزارشگری مالی یعنی صورتهای۱مالی حسابرسی شده، از کیفیت صورتهای مالی و امکان گزارشگری جانبدارانه آن، آگاهی لازم و کافی را داشته باشند و به نحوبهینه از اطلاعات مندرج در آن جهت تصمیم گیریهای اقتصادی خود استفاده کنند. به طور طبیعی انتظار میرود شرکتهای دچارورشکستیگی مالی، اعتماد تامینکنندگان را از دست بدهند و تامینکنندگان تمایلی به اعطای اعتبار تجاری به این قبیل شرکتهارا نداشته باشند. جامعه آماری پژوهش حاضر از کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که طی دوره زمانی۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ صورتهای مالی خود را ارائه کردهاند، تشکیل شده است. بنابراین، پژوهش حاضر برای نهادهای استانداردگذار(سازمان حسابرسی) نیز میتواند مفید باشد تا با در نظر گرفتن وضعیت مالی شرکتها همانند ورشکستیگی مالی به عنوانشرایط استثنایی که ممکن است پیادهسازی موثر برخی استانداردهای حسابداری را تحریف کند، به تدویناستانداردهایی من باب شرایط بپردازند. همچنین میتوانند با بررسی قوانین حسابداری سختگیرانه تر موثر بر مدیریت سود، مخصوصا در شرایطی که مدیران تحت فشار زیادی هستند، نسبت به تجدیدنظر و انجام تعدیلاتی در آنها اقدام کنند.

Keywords:

هموارسازی سود , نابسامانی مالی , قوانین حسابداری