شناسایی و اولویت بندی شاخص های موثر مدیریت ساخت آپارتمان برای اقشار کم درآمد با استفاده روشهای تصمیم گیری چندمعیاره

بخش مسکن را میتوان یکی از مهمترین بخشهای توسعه در هر جامعه دانست. در اهمیت بخش مسکن همین بس که بخش قابل توجهی از ثروت و درآمد ملی را به خود اختصاص داده است. این بخش با ابعاد وسیع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی، اثرات گستردهای در ارائه ویژگیها و سیمای جامعه به مفهوم عام دارد. با عنایت به بهره بری بخش مسکن از اقتصاد خانوار و اقتصاد ملی و بهمنظور حفظ تعادل بازار، اتخاذ سیاستهای مناسب در هر دو سوی عرضه و تقاضا و تدوین یک برنامه جامع در این بخش، حائز اهمیت فراوان است. دستیابی به این مهم، مستلزم شناسایی کامل و تجزیه و تحلیل عمیق ابعاد و عوامل موثر بر آن است. در این میان شاید بتوان پرداختن به شاخصهای بخش، برآورد صحیح تغییرات هر یک از شاخص ها و پیش بینی آن و شناخت صحیح وضعیت موجود بازار را کلیدیترین ابزار برنامه ریزی و سیاست گذاری در این بخش، دانست. همچنین شایان توجه است که تجزیه و تحلیل آمار و اطلاعات در بخش مسکن و تدوین سیاست های درست، مستلزم تخصص و تجربه در این بخش، به عنوان یک حوزه تخصصی و حساس در اقتصاد کلان میباشد. بخش مسکن را می توان یکی از مهمترین بخشهای توسعه در هر جامعه دانست. در اهمیت بخش مسکن همین بس که بخش قابل توجهی از ثروت و درآمد ملی را به خود اختصاص داده است. این بخش با ابعاد وسیع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی، اثرات گستردهای در ارائه ویژگی ها و سیمای جامعه به مفهوم عام دارد. با توجه به مشارکت بخش مسکن از اقتصاد خانوار و اقتصاد ملی و بهمنظور حفظ تعادل بازار، اتخاذ سیاست های مناسب در هر دو سوی عرضه و تقاضا و تدوین یک برنامه جامع در این بخش، حائز اهمیت فراوان است. دستیابی به این امر مهم، مستلزم شناسایی کامل و تجزیه و تحلیل عمیق ابعاد و عوامل موثر بر آن است. از یک سوء توجه به عواملی همچون عوامل جمعیتی، اجتماعی (پیش بینی رفتار خانوارها) و اقتصادی خانوارها در فرآیند برنامه ریزی بسیار حائز اهمیت بوده و از سوی دیگر در یک فرآیند برنامه ریزی منطقی و کارا، توجه به مسائل فرابخشی و شاخص های کلیدی و مهم اقتصاد کلان از جمله ظرفیتهای اقتصادی و محدودیت منابع شایان توجه میباشد. بررسی روند تاریخی سیاست گذاری در حوزه مسکن طی سالهای اخیر، حاکی از رویکردهای مختلف به مقوله مسکن و انجام برخی خطاهای استراتژیک در این بخش است. داده های جمع آوری شده در این پژوهش با استفاده از نرم افزار ۲۰ SPSS و روش های آماری آزمون t تک نمونه ای، آزمون فریدمن، ضریب همبستگی پیرسون، و تحلیل واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در بخش نتایج ۲۴ شاخص یا و ۸ سرشاخص ازنظر شهروندان با درآمد میانه موردبحث قرارگرفته و میزان اهمیت هر شاخص و حساسیت این قشر نسبت به شاخص ها و همبستگی سطح درآمد با شاخص ها مشخص گردیده و با نگرش شهروندان با درآمد پایین و بالا مقایسه شده است. در صورت اجرای نتایج و پیشنهادات توسط سازندگان، سرمایه گذاران، کارفرمایان، مشاوران و پیمانکاران مسکن و درمجموع مدیریت علمی صنعت آپارتمان، از مشکلات عرصه مسکن کاسته خواهد شد . فاکتورهای موثر در تقاضای آپارتمان بهترتیب اهمیت، برای استفاده سرمایه گذاران، سازندگان آپارتمان ها، مهندسین عمران، شرکتهای پیمانکاری و مشاورهای در زمینه های عمرانی و مسکن بیان شده اند. این اقشار با استفاده از شناسایی و اولویت بندی فاکتورهای موثر میتوانند در حداقل زمان بیشترین سود را از فروش آپارتمان ها داشته باشند. افزون بر این بیشترین کمک را به اقشار میانه و کم درآمد در انتخاب مسکن میکند. لازم به ذکر است که شاخص های امکانات منطقه، کیفیت محیطی، کیفیت ساخت، نظام مهندسی و استاندارد، امنیت، سوابق سازندگان آپارتمان ربطی به طبقه و میزان درآمد نداشته و برای همه افراد جامعه بسیار اهمیت دارد و تفاوت در اولویت آنها می باشد.

Keywords:

مسکن آپارتمانی , شاخص تقاضا , مدیریت ساخت , درآمد