تالار کنسرت یا همان سالن بزرگ موسیقی با تمامی آلات جادویی مکانیکی زهی و الکترونیکی نواختن موسیقی باید عجین باشد و جز جدایی ناپذیر فضای کنسرت باشد و در عین حال با گروه کر و تئاتر و رقصندگان دیگر اعضای حقیقی سن فشار وارد نکند و گاه که از چند گروه مرئی و نامرئی نوازنده استفاده می شود فضای لازم در سطوح مختلف پیش بینی شده باشد و سن قابلیت چرخش بازیگردانان به همراه دکوراسیون صحنه رادارا باشد و اگر نیاز به تعویض دو کر باشد با فرو رفتن در انبار حمل و جابجایی سریع و به دور از چشم کنگاش گر تماشاچی این کار را انجام شود که در پلان می توان این دیدگاه را به صورت اجرایی دید و مهم ترین مسئله در بررسی
معماری و موسیقی فضا است انسان در فضا زندگی می کند حرکت در فضا موضوع اصلی کار ما است فضا هنگامی فهم می شود که دو مولفه اصلی و اساسی اش مکان و زمان در تشخیص تعیین مقداریش به ن آورده می شود و همین چگونگی های مقداری پس از شناخته شدن از سوی همگان فرهنگی پیدا می کنند یعنی دارای کیفیت هایی می شوند که کمیابیش قابل اندازهگیری اند از این رو است که فضا به معنای گسترههایی در اصل به تدریج به وسیله انسان زیست می شود و هویت مکانی زمانی پیدا می کنند و هر اثر معمارانه ای از فضای معمارانه هایی است که که معمار به تصور خود در می آورد و به همین ترتیب نیز هر اثر موسیقی زاده فضای پر رمز و رازی است که موسیقی ساز پیش از آفرینش هر اثر در ذهن خود به تصور در میارد بدین سان مخاطب با تجربه سراسر احساس خرسندی به ثبت لحظات در خاطره می پردازد و در سکون لحظات بعد چهارم شکل می گیرد جاودان می گردد مکان و تجربه زمانی کمک شایسته ای می نماید و چنین شد که خطوط طراحی به بازتاب نوای موسیقی در فضای اکوستیک صوتی جان داده و در ابعاد طول عرض ارتفاع صحنه ها دچار پیچش نوای موسیقی گردیده و و اشتراکاتی که میان
معماری و موسیقی برقرار است را می توان به عنوان ابزارهای خاصی تلقی نمود که آثار هنری در این دو عرصه به وسیله آنها قابل تبدیل شدن به یکدیگر باشند این ابزارها ریتم تاکید و تکیه تم هماهنگی هارمونی رنگ و تقارن هستند بدین ترتیب با شناخت فضای ذهنی مشترک و با بهرهگیری از این ابزارها می توان
معماری خلق کرد که احساسی را که به مخاطب منتقل می کند همانند موسیقی متناظرش باشد و بالعکس در
معماری مانند سایر هنرها می توان تاثیر برخی از پدیدهها و جلوههای عمیق فرهنگ ملی و دینی را به شکل الگو و صورتهای پایه دار مشاهده کرد برخی از این الگوها و طرحها در
معماری ایرانی مثل چهار صفه وچهار باغ که از عوامل پدیدههای اصلی فرهنگ و تمدن یک قوم یا ملت هستند بسیار طولانی و پایدار می باشند البته پایداری آنها به معنای فقدان پویایی آنها نیست در تاریخ هنر یک ملت ممکن است سبک های متعددی در هر یک از هنرها و برخی صنایع در گستره زمانی کوتاهی مورد توجه هستند و در دنیای امروز رشد وسایل ارتباط جمعی شناخت و تکامل هنر یکی از بی نهایت پیامد آن ورود نوای موسیقی فرهنگ های دیگر و درک بهتر از زیستن با هنر است و با توجه به موارد بررسی شده و رابطه
معماری و موسیقی و تالار
اپرای موسیقی و حفظ و نمایش فرهنگ لر نشین یاسوج مورد بررسی قرار گرفته است