مقایسه هنر و معماری با اشعار و ادبیاتعارفانه مولانا

در دهه ها و قرون گذشته ، معماری به عنوان یک هنر و فعالیت انسانی موجب تاثیرات ژرف در جوانب مختلف زندگی شده است . این هنر نه تنها اسکله ای برای زندگی انسانی بلکه آینه ای بر ارزشها، ایدئولوژیها و اندیشه های یک جامعه نیز به حساب می آید. یکی از جریانهای معماری که به ویژه در دهه های اخیر تاثیرگذاری چشمگیری پیدا کرده است ، دیدگاه فلسفی و عارفانه است . این جریان، با تاکید بر سادگی ، حداقلیسم، و انعکاس زیبایی در جزئیات، نه تنها در ساختمانها بلکه در فرهنگ و هنر نیز جای گرفته است . در این مقاله ، قصد داریم به بررسی آراء و نظرات مولانا و نگاه عارفانانه در مورد معماری بپردازیم. آیا این دیدگاهها در تفکر معماران و طراحان معاصر تاثیرگذار بودهاند؟ چگونه این دیدگاهها در ساختمانها و فضاهای معاصر به تجسم درآمدهاند؟ با پرداختن به این سوالات، به نقش آن در معماری و تاثیرات آن در جامعه امروز خواهیم پرداخت .روش تحقیق این پژوهش توصیفی -تحلیلی است و داده ها بصورت مطالعه کتابخانه ای جمع آوری شده اند.نتایج نشان می دهد که طبق دیدگاه و آراء و نظرات مولانا معماری ابزاری است هنری که در همه ابعاد زندگی انسانی و در نتیجه در هوشمندی و آگاهی کلی به واسطه تاثیر گذاری بر ارزش های انسانی با مفاهیم عمیق و غنی نهایت تاثیر را داشته و اندیشیدن به امری زمینی و آسمانی به طور همزمان است .

Keywords:

معماری , مولانا , معماری اسلامی , ادبیات , عرفان , شعر