واکاوی نقش الگوپذیری دانش آموزان در پیشگیری از رفتارهای پر خطر

الگوپذیری دانش آموزان در پیشگیری از رفتارهای پرخطر یک مسئله مهم در زمینه بهداشت روانی و جسمانی است. این الگوپذیری می تواند از دیدگاه های مثبت و منفی بررسی شود. از یک سو، الگوهای سلامت آمیز و مثبت می توانند به پیشگیری از رفتارهای پرخطر کمک کنند، در حالی که الگوهای منفی و پرخطر می توانند به گسترش این رفتارها در میان دانش آموزان منجر شوند. برای پیشگیری، آموزش و ترویج الگوهای مثبت و سلامت آمیز از اهمیت بالایی برخوردار است. همچنین، توانمندسازی دانش آموزان برای ارزیابی و تفکر پیرامون الگوهایی که از آنها تقلید می کنند، می تواند در این زمینه موثر باشد.امروزه اهمیت دوران نوجوانی بر هیچ صاحب نظری پوشیده نیست و با توجه به چالشها و رفتارهای مخاطره آمیزی که در این دوره از زندگی نمود بیشتری پیدا میکند، مراقبت های دوران نوجوانی در سیستم بهداشتی، بیش از هر زمان دیگری مورد توجه قرار گرفته است؛ لذا انتظار میرود، تدوین برنامه های آموزشی در زمینه کسب مهارتهای زندگی و چگونگی مقابله با رفتارهای پرخطر، در این گروه سنی به روش فعال و از طریق جلب مشارکت نوجوانان، خانواده ها و اولیای مدارس در صدر اولویت های بهداشتی قرار گیرد . ما از نتیجه این مقاله دریافتیم که مطالعات در سطح مدرسه برای تمام افراد جوان در پیشگیری از رفتارهای پر-خطر مانند مصرف دخانیات، مصرف الکل، عدم فعالیت فیزیکی نسبت به یک مقایسه کننده موثرتر است،رفتارهای پرخطر یکی از مهمترین چالش های بهداشتی و روانی اجتماعی است که اکثر کشورهای جهان به نوعی با آن درگیر هستند و مشکلات گسترده و شدیدی را بر جوامع تحمیل می نمایند. علیرغم تلاش های بسیاری که در دو دهه ی اخیر در جهت افزایش آگاهی عمومی نسبت به آسیب و خطر رفتارهای پرخطر صورت گرفته است، همچنان با افزایش روزافزون این رفتارها روبرو هستیم .رفتارهای پرخطر به رفتارهایی اطلاق می شوند که احتمال نتایج منفی و مخرب جسمی، روان شناختی و اجتماعی را برای فرد افزایش می دهد با توجه به نقش و تاثیر خانواده به عنوان اولین نهاد جامعه والدین به عنوان اولین الگوهای رفتاری که نقش مهمی را در هدایت تجربه های نوجوانان از طریق آموزش مستقیم و غیرمستقیم و حمایت از آن ها برعهده دارند، می تواند در کاهش و پیشگیری از رفتارهای پرخطر مطرح گردند.

Keywords:

رفتار پر خطر , روان شناختی , چالش بهداشتی و روانی , الگو پذیری