بررسی رابطه کمال گرایی والدین با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان

Publish Year: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 60

This Paper With 10 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_SPE-9-4_005

تاریخ نمایه سازی: 16 اردیبهشت 1403

Abstract:

والدین کمال گرا و قدرت طلب معمولا محصلان که بیش از حد کمال گرا هستند در کودکی والدینی داشته اند که معتقد بوده اند همیشه پدر و مادر درست می گویند، همیشه پدر و مادر حق دارند و درست عمل می کنند. از آن جا که این والدین تفاوت توانایی های خود و کودکانشان را درک نمی کنند سعی می کنند با تنبیه کودکان را مجبور به رسیدن به معیارهای خودشان کنند. معیارهایی که آن قدر غیر واقع بینانه اند که در کمتر مواقعی به آن دست پیدا می کنند. به این سبک تربیت سبک والدینی قدرت طلبانه می گویند و زمینه های کمال گرایی را در کودک فراهم می کنند. همچنین والدینی که خود کمال گرا هستند نه تنها موفقیت های کودکانشان را در کوچک می پندارند حتا موفقیت های خودشان را قبول ندارند. کودکان والدین کمال گرا نیز هیچ گاه احساس خوبی نسبت به خود نداربند چون نتوانسته اند والدینشان را خشنود کنند. کمال گرایی یکی از ویژگیهای شخصیتی است که می تواند هم سازنده و مفید، هم منفی و مخرب باشد. از لحاظ تاریخی مفهموم کمال گرایی به عنوان یک مقوله روانشناختی مورد توجه بسیاری از روانشناسان قرار گرفته است . اگر کمال گرایی را دو روی یک سکه فرض کنیم در این صورت یک روی آن کسب موفقیت و نیل به هدف و روی دیگر آن ترس از شکست یا سرزنش افراد یا دیگر پیامدهای اجتماعی مربوط به شکست است. نتایج مطالعات انجام شده نشان می دهد افراد کمال گرا دارای والدینی با سطح بالای کمال گرایی بوده اند. این رابطه بویژه زمانی که والد و فرزند همجنس هستند (مادر و دختر) قوی تر به نظر می رسد. معمولاوالدین کمال گرا بیش از اندازه انتقاد می کنند، سختگیر هستند و کمتر از فرزندانشان حمایت می کنند. آنان عملکرد فرزندانشان را بیش از اندازه ارزیابی می کنند و این به بهای از دست دادن رابطه نزدیک بین آنان و فرزندانشان می شود. این دسته از والدین نه تنها به تحقیر و کوچک شمردن موفقیت های خود می پردازند، بلکه پذیرفتن و پاداش دادن به تلاش های فرزندانشان نیز برای آنان مشکل است. این والدین به جای تایید رفتار فرزندانشان، پیوسته آنان را به انجام کارهای بهتری وامی دارند و به آنان هشدار می دهند. فرزندان والدین کمال گرا همواره باید بی نقص باشند تا خواسته های والدینشان را برآورده سازند و از انتقاداتشان دور باشند. آنان باید همواره بی نقص بوده و به تلاش خود ادامه دهند تا جایی که تائید پدر و مادر را به دست آورند. چنین فرزندی دست به نوآوری و کارهای تازه نمی زند، همیشه مضطرب و پریشان است و به توانایی های خود اعتمادی ندارد. این فرزندان هیچ گاه احساس خوشحالی نمی کنند چراکه گمان می کنند رفتارشان به آن اندازه خوب نیست تا نظر پدر و مادر را جلب کند. والدین کمال گرا اغلب از عشق ورزیدن و تائید فرزندانشان دوری می کنند و به این صورت آنان را تنبیه می کنند. فرزندانشان نیز هرگز احساس خشنودی و رضایت نمی کنند. قربانیان چنین ترسی معمول تلاش می کنند تا آنجا که می توانند از موقعیت هایی که پیش بینی می کنندعملکردشان در آن موقعیتها طبق استانداردها و ملاکها ی سطح بالا مورد قضاوت قرار خواهد گرفت اجتناب کنند. از سوی دیگرتاثیر تفکر کمال گرایی بر اضطراب نیز مورد ارزیابیهای دیگران از خود که از مولفه های بنیادین کمال گرایی منفی است بارشد و حالات اضطرابی در ارتباط است.

Authors

یگانه بخشی بجد

کارشناسی ارشد روانشاسی بالینی، اموزگار رودکی کورین نصرت اباد

زهرا زرهی

لیسانس روانشناسی، آموزش وپرورش دشتیاری