تاثیر توسعه فردی بر نوآوری سازمانی با توجه به نقش میانجی چابکی نیروی کار در راه آهن شهرستان قزوین abstract
هدف: هدف از انجام این پژوهش تبیین تاثیر
توسعه فردی بر
نوآوری سازمانی با توجه به نقش میانجی
چابکی نیروی کار در راه آهن شهرستان قزوین بود. روش: پژوهش از نظر ماهیت و روش، از نوع پژوهش های توصیفی پیمایشی بوده و با هدف کاربردی انجام شد. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکناان اداری و کارشناسان راه آهن شهرستان قزوین به تعداد ۱۳۵ نفر است که تعداد ۱۰۰ نفر از طریق فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری تصادفی ساده و در دسترس بود. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که برای سنجش
توسعه فردی از پرسشنامه توسعه شخصی فاسیگ ( ۲۰۰۰ ) و اسنیپک و همکاران ( ۱۹۹۰ )، برای سنجش
نوآوری سازمانی از پرسشنامه نقشبندی و تبچه ( ۲۰۱۸ ) و برای سنجش
چابکی نیروی کار از پرسشنامه دایر و شافر ( ۲۰۰۳ ) و شرهی و همکاران ( ۲۰۰۸ ) استفاده شد. روایی محتوایی صوری و روایی سازه (تحلیل عاملی تاییدی، روایی همگارا و واگرای) ابزار پژوهش بررسی و مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن نیز با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شد و با توجه به اینکه مقدار آلفا برای همه متغیرهای پژوهش بیشتر از ۰.۷ به دست آمد، با اطمینان می توان پایایی ابزار پژوهش را تایید کرد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی و از روش حداقل مربعات جزئی، به وسیله نرم افزارهای SPSS و SmartPLS استفاده شد. یافته ها: این پژوهش نشان داد
توسعه فردی بر
نوآوری سازمانی و
چابکی نیروی کار کارکنان راه آهن شهرستان قزوین تاثیر معناداری دارد.
چابکی نیروی کار نیز بر
نوآوری سازمانی راه آهن شهرستان قزوین تاثیر معناداری دارد و در نهایت
چابکی نیروی کار در تاثیر
توسعه فردی کارکنان و
نوآوری سازمانی راه آهن شهرستان قزوین نقش میانجی دارد. نتیجه گیری: استفاده از مهارت های شغلی، تجارب کاری کسب شده در موقعیت های گوناگون و توسعه دانش فردی و گروهی به همراه چابک تر کردن کارکنان از طریق توسعه دانش سازمانی می تواند منجر به بهبود عملکرد سازمانی شود.