اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و یوگای هوشیارانه بر سازگاری اجتماعی- عاطفی و تنیدگی والدگری در والدین با کودکان کمتوان جسمی –حرکتی

Publish Year: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 67

This Paper With 15 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

RSCONF05_049

تاریخ نمایه سازی: 29 اردیبهشت 1403

Abstract:

هدف: هدف بررسی اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و یوگای هوشیارانه بر سازگاری اجتماعی- عاطفی و تنیدگی والدگری در مادران کودکان کم توان جسمی - حرکتی انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش و پس آزمون و پیگیری, با گروه کنترلبود. جامعه آماری، شامل کلیه مادران دارای کودکان کم توان جسمی - حرکتی مراجعه کننده به مدارس کودکان کم توان جسمی - حرکتی درشهر مشهد مقدس در طی ماه های اردیبهشت تا تیرماه سال ۱۴۰۱ تشکیل داده بودند. روئس: روش نمونه گیری به صورت هدفمند (۳۰ زن)انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (n=۱۵) و کنترل (n=۱۵) قرار گرفتند. مرحله پیش آزمون، مقیاس سازگاریاجتماعی- عاطفی، تنیدگی والد گری انجام شد. سپس گروه آزمایش ۸ جلسه تحت درمان برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی ویوگای هوشیارانه قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند و در پایان هر دو گروه تحت پسآزمون و دوره پیگیری (۳ ماه)قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه جمعیت شناسی, پرسشنامه سازگاری- اجتمایی (SAS) پی کل و ویسمن (۱۹۹۹)، پرسشنامهتنیدگی مادرانی (PSI) آییدین (۱۹۹۱) تحلیل داده ها، از روش تحلیل واریانس اندازه گیری تکراری استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشاندادند بین دو گروه آزمایش و کنترل» پس از اجرای درمان تفاوت معناداری وجود دارد. بطوریک»» میانگین نمره سازگاری اجتماعی- عاطفیافزایش و نمره تنیدگی والد گری گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش یافته بود (P<۰/۰۰۱). نتیجه گیری: با توجه به یافته هامی توان نتیجه گرفت برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و یوگای هوشیارانه بر افزایش سازگاری اجتماعی- عاطفی و کاهشتنیدگی والد گری در مادران کودکان کم توان جسمی - حرکتی موثر می باشد.

Keywords:

تنیدگی والدگری , سازگاری اجتماعی- عاطفی , برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و یوگای هوشیارانه

Authors

نسا خوش نیت

کارشناس ارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه پیام نور فردوس، خراسان رضوی، ایران