آموزش معکوس یکی از روش های نوین آموزشی است که در سال های اخیر توجه بسیاری از
معلمان و محققان آموزشی را به خود جلب کرده است. این روش، برخلاف روش های سنتی تدریس که در آن معلم محتوای درسی را در کلاس تدریس می کند و دانش آموزان در خانه تکالیف را انجام می دهند، ساختار آموزشی را معکوس می کند. در آموزش معکوس، دانش آموزان محتوای درسی را در خانه و از طریق ویدئوها و منابع دیجیتال مطالعه می کنند و زمان کلاس به فعالیت های تعاملی و تمرینات عملی اختصاص می یابد. با توجه به تحولات سریع در فناوری و نیاز به روش های آموزشی نوآورانه، آموزش معکوس می تواند نقش بسزایی در بهبود کیفیت آموزش و یادگیری ایفا کند. این روش با فراهم کردن فرصتی برای دانش آموزان جهت مطالعه در سرعت و زمان دلخواه خود، به بهبود درک مفاهیم و افزایش انگیزه یادگیری کمک می کند. همچنین، آموزش معکوس
معلمان را قادر می سازد تا زمان بیشتری را به فعالیت های تعاملی و پاسخ به سوالات دانش آموزان اختصاص دهند، که می تواند به یادگیری عمیق تر و موثرتر منجر شود. با وجود مزایای بالقوه آموزش معکوس، اجرای این روش در مدارس ابتدایی با چالش های زیادی همراه است. یکی از مهم ترین مسائل، نیاز به تغییر نگرش
معلمان و دانش آموزان نسبت به فرایند یادگیری و تدریس است. همچنین، فراهم کردن منابع ویدئویی مناسب و اطمینان از دسترسی همه دانش آموزان به این منابع، از دیگر چالش های مهم می باشد. در این مقاله، به بررسی این
چالش ها و ارائه راهکارهایی برای پیاده سازی موثر آموزش معکوس در مدارس ابتدایی پرداخته می شود. آموزش معکوس به عنوان یک روش نوین آموزشی می تواند تاثیر بسزایی در بهبود کیفیت یادگیری در مدارس ابتدایی داشته باشد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که با برنامه ریزی مناسب و حمایت کافی از
معلمان و دانش آموزان، آموزش معکوس می تواند به عنوان یک روش موثر در مدارس ابتدایی به کار گرفته شود.