توفیق در واژه شناسی در معنای ایجاد مطابقت و موافقت میان دو چیز در کار خیر و نیک آمده است. به این معنا که شخصی چیزی را موافق با دیگری انجام می دهد، به گونه ای که تنافر و بیزاری از میان رخت بر میبندد و موافقت،همراهی و همدلی پدید می آید.
توفیق از نظر لغوی به معنای«سازش افکندن، موافقت دادن،موافقت گردانیدن اسباب، دست یافتن به کاری، کارسازی و تایید الهی است.» به عبارت دیگر
توفیق فراهم ساختن مقدمات برای وصول مقصود است و سلب
توفیق از میان بردن آنهاست. که البته نتیجه اعمال خود انسان ها است که این امور را در پی دارد.
توفیق را از این رو فضل و بخشش الهی دانسته اند که به عنوان امری است که توقع و انتظار آن نمی رفت و تنها به فضل و لطف خداوندی نصیب و بهره شخص شده است. بنابراین فضل و
توفیق به گونه ای با هم ارتباط تنگاتنگی دارند و در آیات متعدد می توان مواردی را که به فضل الهی کار خیری از سوی انسان انجام گرفته است، در حکم
توفیق برشمرد. در این پژوهش سعی شده است با استفاده روش اسنادی و کتابخانه ای به مرور ادبیات عوامل
توفیق و موانع
توفیق از دیدگاه شیعه پرداخته شود.