پیش زمینه و هدف: بیماری مزمن انسدادی ریه یک بیماری تنفسی ناتوان کننده و از علل عمده مرگ ومیر و ناتوانی در دنیامحسوب می شود. از علائم مهم این بیماری تنگی نفس، کاهش حجم ریه و
خستگی می باشد که نیاز به درمان و مراقبتطولانی مدت دارد. درمان های حمایتی تنفسی، در کنار درمان های دارویی جزء درمان های تجویزی جهت بهبود وضعیتتنفسی و بهبود علائم این بیماران می باشد.
خستگی یکی از علائم شایع و زودرس در بیماران مبتلابه بیماری انسدادی مزمنریه می باشد که مانع از انجام وظایف و نقش های فردی و اجتماعی می گردد و توانایی افراد را برای کار، فعالیت و تلاشجهت حفظ زندگی طبیعی و انجام فعالیت های دلخواه و لذت بخش کاهش می دهد و اثرات منفی زیاد بر وضعیت اقتصادیو کیفیت زندگی افراد مبتلا دارد. بیمار مزمن انسدادی ریه که دچار
خستگی می شود، تمایل به مشارکت در فعالیت هایاجتماعی ندارد و تعاملات خود را کاهش می دهد. این مساله برای بیمار و خانواده وی می تواند انزوای اجتماعی را به همراهداشته باشد و در نهایت توانایی فرد را برای مقابله با بیماری کاهش دهد چراکه مشارکت در برنامه درمانی نیازمند انرژیاست؛ بنابراین بهره مندی از زندگی فعال به عنوان یک اولویت در برنامه درمانی این افراد مورد توجه قرار می گیرد.تمریناتتنفسی نوعی ورزش است که می تواند به دلایل مختلف مرتبط با سلامتی مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان مثال: برایتقویت سیستم تنفسی با بهبود تهویه، تقویت عضلات تنفسی، کارآمدتر کردن تنفس و کاهش استرس. تنفس نامناسب میتواند تبادل اکسیژن و دی اکسید کربن را مختل کند و به اضطراب، حملات پانیک،
خستگی و سایر اختلالات فیزیکی وعاطفی کمک کند. با توجه به مدیریت علائم و مشکلاتی مانند تنگی نفس، کم تحرکی،
خستگی ، ترشحات تنفسی، درد واضطراب-افسردگی این بیماران، تصور می شود که می توان از تکنیک های فیزیوتراپی در مبتلایان به بیماری انسدادی مزمنریه استفاده کرد. فیزیوتراپی تنفسی بخش مهمی از درمان چند رشته ای است و نقش بسیار مهمی در درمان، بهبود و مراقبتاز بیماران مبتلا به اختلالات عملکرد تنفسی دارد. با توجه به وجود گزارش های متفاوت دال بر مفید بودن
تمرینات تنفسی وفیزیوتراپی تنفسی و تنوع روش هایی که تحت این عنوان برای کمک به بیماران مزمن انسدادی ریه به کار گرفته می شود و از آنجاییکه در زمینه استفاده ترکیبی از
تمرینات تنفسی و فیزیوتراپی تنفسی در بیماران مزمن انسدادی ریه بر حجم و ظرفیت ریه بعد ازاسپیرومتری از نظر تئوریک، صرف نظر از اتیولوژی بیماری، گزارش مستندی در دسترس نبود ،پژوهش حاضر با هدف تاثیر تمریناتتنفسی ، فیزیوتراپی تنفسی و تر کیب این دو بر شاخص های اسپیرومتری و
خستگی بیماران مزمن انسدادی ریه مراجعه کنندهبه کلینیک فوق تخصصی ریه دکتر دباغیان در شهرستان مهاباد در سال ۱۴۰۲ طراحی گردید.مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع کارآزمایی بالینی بود که بر روی ۶۰ بیمار مزمن انسدادی ریه که به روش نمونه گیریدر دسترس انتخاب شده بودند انجام گرفت و و توسط تخصیص تصادفی به سه گروه ۱۵ نفره، مداخله ۱(تمرینات تنفسی) ، مداخله ۲ (فیزیوتراپی قفسه سینه) ،مداخله ۳ (ترکیب
تمرینات تنفسی و فیزیوتراپی تنفسی ) و یک گروه ۱۵ نفره کنترلتقسیم شدند . قبل از انجام مداخله برای هر ۶۰ بیمار اسپیرومتری با دستگاه اسپیرولب ورژن III انجام و پرسشنامه شدتخستگی کراپ توسط بیماران تکمیل شد. بعد از ۶ هفته از انجام مداخله مجددا اسپیرومتری از هر ۶۰ بیمار انجام و پرسشنامهخستگی کراپ توسط بیماران تکمیل گردید. معیارهای ورود به مطالعه شامل: تمایل بیمار به شرکت در مطالعه، تشخیصقطعی بیماری مزمن انسدادی ریه توسط فوق تخصص ریه، مرحله ۲ تا ۳ بیماری مزمن انسدادی ریه، تایید فوق تخصصمحترم ریه مبنی بر توانایی انجام تمرین های تنفسی و فیزیوتراپی ریه، عدم وجود عفونت های حاد تنفسی در ۶ ماه اخیر وعدم ابتلا به بیماری های مزمن و ناتوان کننده دیگر مانند نارسایی قلبی و معیار خروج از مطالعه نیز شامل: شدت یافتنبیماری، شرکت نامنظم در انجام توان بخشی ریه و
تمرینات تنفسی (عدم حضور بیش از دو جلسه)، عدم همکاری در انجامتمرینات تنفسی و فیزیوتراپی بود. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های تی زوجی، آنالیز واریانس یک طرفه، کای اسکوئرو تحلیل کوواریانس یکطرفه با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ انجام گرفت.یافته ها: میانگین سن، سبقه بیماری و توزیع فراوانی جنس، وضعیت تاهل، سطح تحصیلات ، وضعیت شغل،وضعیت اقتصادی، بیماری زمینه ای، سابقه بستری و سابقه استفاده از
تمرینات تنفسی در سه گروه مداخله و کنترل تفاوت معناداری نداشت و هر چهار گروه از لحاظ مشخصات دموگرافیک همگن بودند (۰/۰۵
تمرینات تنفسی (۰/۰۱۳=P) فیزیوتراپی تنفسی (۰/۰۰۵=P)، ترکیبی (۰/۰۰۱>P) و گروه کنترل (۰/۰۰۱>P) تفاوت معنادار دارد در گروه های مداخله ظرفیت حیاتی کوشایی بعد از مداخله افزایش داشته است در حالی که در گروه کنترل به طور معناداری کاهش داشته است. نتایج آزمون t زوجی نشان داد که میانگین حجم بازدم کوشایی در ثانیه اول بیماران مزمن انسدادی ربه قبل و بعد از مداخله در گروه فیزیوتراپی تنفسی( ۰/۰۱۳ =P)، ترکیبی (۰/۰۰۱>P) و گروه کنترل (۰/۰۰۱>P ) تفاوت معنادار دارد در حالی که در گروه مداخله تمرینات تنفسی (۰/۶۳۸=P) تفاوت معنادار نبود. در گروه های مداخله فیزیوتراپی تنفسی و ترکیبی حجم بازدم کوشایی در ثانیه اول از مداخله افزایش داشته است در حالی که در گروه کنترل به طور معناداری کاهش داشته است. نتایج آزمون t زوجی نشان داد که میانگین نسبت حجم بازدم کوشایی در ثانیه اول به ظرفیت حیاتی کوشایی بیماران مزمن انسدادی ربه قبل و بعد از مداخله تنها در گروه ترکیبی (۰/۰۰۱>P) تفاوت معنادار داشت در حالی که در گروه مداخله تمرینات تنفسی( ۰/۵۰۷ =P)، فیزیوتراپی تنفسی (۰/۱۵۲=P) و گروه کنترل (۰/۸۸۷=P) تفاوت معنادار نبود. نتایج آزمون t زوجی نشان که میانگین جریان بازدمی کوشایی در %۲۵ و %۷۵ حجم ریوی بیماران مزمن انسدادی ربه قبل و بعد از مداخله تنها در وه ترکیبی (۰/۰۰۱>P) تفاوت معنادار داشت در حالی که در گروه مداخله تمرینات تنفسی (۰/۰۸۵=P)، فیزیوتراپی تنفسی (۰/۰۸۷=P) و گروه کنترل (۰/۵۲۸=P) تفاوت معنادار نبود.میانگین شدت خستگی بیماران مزمن انسدادی ربه قبل از مداخله در گروه مداخله تمرینات تنفسی ۴۰، در گروه فیزیوتراپی تنفسی برابر ۴۱/۹۳، در گروه مداخله ترکیبی ۴۵/۶۷ و در گروه کنترل برابر ۳۵/۸۰ بود که تفاوتی را نشان نمی داد (۰/۴۰۴=P). نتایج یافته ها حاکی از آن بود میانگین شدت خستگی بیماران مزمن انسدادی ریه قبل و بعد از مداخله در گروه مداخله تمرینات تنفسی، فیزیوتراپی تنفسی، ترکیبی و گروه کنترل تفاوت معنادار آماری داشت (۰/۰۰۱>p). این معناداری در گروه کنترل در جهت افزایش نمره شدت خستگی بوده است. همچنین نتایج مطالعه نشان داد که میانگین شدت خستگی بیماران مزمن انسدادی ریه بین ۴ گروه قبل از مداخله تفاوت معناداری نداشته است در حالی که بعد از مداخله تفاوت معنادار بوده است. (۰/۰۰۱>p).نتیجه گیری: با توجه به تغییرات مشاهده در FEV۱ , FVC, FEV۱/FVC ,FEF ۲۵-۷۵ و میزان شدت خستگی بعد از درمان های حمایتی، پیشنهاد می گردد که از این درمان ها به صورت تکمیلی در کنار سایر درمان های دارویی برای بیماران استفاده گردد تا باعث بهبود و ارتقا وضعیت تنفسی بیماران مزمن انسدادی ریه گردد. همچنین می توان با مداخلات روانی – اجتماعی در خصوص توانبخشی بیمار در زمینه های زندگی مستقل، روابط اجتماعی، احساسات جسمانی و شدت خستگی بیمار علیرغم محدودیت در ظرفیت تنفس میزان خستگی بیمار را بهبود بخشید.