بررسی رابطه هوش هیجانی و باورهای غیر منطقی با سلامت روان دانش آموزان

Publish Year: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 6

This Paper With 22 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

RAVAN05_3548

تاریخ نمایه سازی: 19 تیر 1403

Abstract:

پژوهش حاضر با هدف موضوع بررسی رابطه هوش هیجانی و باورهای غیر منطقی با سلامت روان دانش آموزان تدوین گردیده است. بر اساس تحلیل کوواریانس و تی وابسته آموزش هوش هیجانی موجب بهبود پرخاشگری کلی و ابعاد آن شده بود. این یافته با نتایج مطالعه سانچز و همکاران (۲۰۱۶) همخوانی داشت سانچز و همکاران در مطالعه ای به بررسی ارتباط بین هوش هیجانی و پرخاشگری دانشجویان پرداخته بودند. یافتههای آن مطالعه نشان دادند که بین هوش هیجانی با پرخاشگری فیزیکی و کلامی همبستگی منفی وجود داشت و هوش هیجانی توانایی پیش بینی پرخاشگری فیزیکی و کلامی داشت . اشرفی و منجزی در مطالعه ای نیمه تجربی به بررسی تاثیر آموزش مهارتهای ارتباطی بر میزان پرخاشگری دانش آموزان دختر دوره متوسطه در اهواز پرداختند هر چند نوع مداخله در این مطالعه با مطالعه حاضر فرق داشت اما هدف هر دو مطالعه کاهش پرخاشگری بود. یافته های آن مطالعه نیز حاکی از تاثیر آموزش روی کاهش پرخاشگری دختران بود. در مطالعه فتحی و همکاران (۱۳۹۲) که با هدف بررسی تاثیر آموزش هوش هیجانی روی کاهش پرخاشگری و بیش فعالی دانش اموزان دختر کم توان جسمی و حرکتی انجام شده بود یافتهها نشان داد آموزش هوش هیجانی به طور معنی داری پرخاشگری و بیش فعالی نمونههای مورد مطالعه را کاهش داده بود که با بخشی از یافته های مطالعه حاضر همراستا می باشد . در مطالعه نقدی و همکاران (۱۳۸۹) نیز تاثیر آموزش هوش هیجانی بر پرخاشگری دانش آموزان دبیرستانی شهر دیواندره (استان کردستان) مورد بررسی قرار گرفته بود و یافته ها نشان داد که آموزش هوش هیجانی روی کاهش پرخاشگری فیزیکی کلامی و خشم موثر بود اما تاثیری روی بعد خصومت نداشت . نتایج این مطالعه با مطالعه حاضر که آموزش هوش هیجانی منجر به کاهش پرخاشگری فیزیکی و کلامی شده بود مطابقت دارد افتخار صعادی و همکاران (۱۳۸۸) تاثیر هوش هیجانی روی پرخاشگری و سازگاری فردی و اجتماعی دختران دبیرستانی شهر اهواز را مورد بررسی قرار دادند. یافته ها حاکی از این بود که آموزش هوش هیجانی موجب کاهش پرخاشگری و افزایش سازگاری فردی و اجتماعی دختران دبیرستانی مورد مطالعه شده بود .. عوامل فرهنگی و محیطی در کنار عوامل زمینه ساز ژنتیکی، میتواند منجر به بروز اختلال روانی و کاهش سلامت روان شود اختلال وسواسی جبری، از جمله بیماریهای روانی است که میتواند تحت تاثیر عوامل فرهنگی بروز یابد. در پژوهش حاضر ،مسائل فرهنگی مانند خرافات اثرگذار بر این اختلال در جامعه ایرانی مورد بررسی قرار گرفته است این مطالعه، از نوع مطالعات ثانویه و به روش مرور نظام مند انجام شده است بررسی مطالعات مرتبط نشان داد که بیشترین تاثیرات فرهنگی بر اختلال وسواسی _ جبری به ترتیب ناشی از باورهای نادرست دینی و مذهبی روابط خانوادگی واکنش اعضای خانواده و هیجاناتی که در بیمار ایجاد می کند هنجارها و دیدگاه های اجتماعی نسبت به افراد و نیز سایر باورها و نگرانیهای خاص فرهنگی است. توجه به مسائل فرهنگی خانواده و جامعه ،بیماران جهت درمان اختلالات وسواسی جبری امری ضروری است بر این اساس با افزایش آگاهی اعضای خانواده، دوستان و نزدیکان معلمان و متصدیان بهداشت روان جامعه نسبت به مسائل فرهنگی میتوان در جهت کاهش علائم و نشانه های بیماران وسواسی جبری، کمک بسزایی کرد. یافته های فرعی بر اساس آزمون آنالیز واریانس یک طرفه نشان داد که میانگین نمره پرخاشگری کلی نوجوانان دختر بی سرپرست با وضعیت تحصیلی آنها ارتباطی نداشت و گروههای با تحصیلات مختلف از نظر میانگین نمره پرخاشگری با هم تفاوت معنی داری نداشتند. همچنین یافته های آنالیز واریانس یک طرفه نشان داد از بین چهار بعد پرخاشگری تنها پرخاشگری فیزیکی با سطح تحصیلات ارتباط داشت به طوری که تست تعقیبی توکی نشان داد میانگین نمره خشونت فیزیکی دختران نوجوان بی سرپرست با سطح تحصیلات دبیرستانی به طور معنی داری کمتر از دختران با سطح سواد ابتدایی بود با توجه به این که خشونت فیزیکی نمود بیشتری نسبت به سایر خشونت ها دارد، انتظار می رود دختران با تحصیلات بالاتر کمتر به آن روی بیاورند. با توجه به این که این مطالعه منحصرا روی دختران نوجوان بی سرپرست و بدسرپرست ساکن مراکز شبانه روزی تحت نظر بهزیستی انجام شده بود توصیه می شود در مطالعات آینده تاثیر آموزش هوش هیجانی روی مهارت اجتماعی و پرخاشگری نوجوانان پسر بررسی شود. با توجه با این که نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست (خصوصا دختران نسبت به هم سن و سالان خود رفتارها و ویژگی های متفاوتی دارند انتظار می رود که شدت پرخاشگری نیز در آنها بیشتر از سایر همسالانی باشد که با والدین خود زندگی می کنند. یکی از مهم ترین محدودیتهای این مطالعه عدم دسترسی به مطالعات مشابه انجام شده روی دختران بی سرپرست بود که بتوان نتایج پژوهش فعلی را با آنها مقایسه نمود محدودیت دیگر این تحقیق احتمال تاثیر وضعیت روحی نمونهها بر نحوه ی پاسخگویی ایشان به سوالات پرسشنامه ها در هنگام تکمیل پرسشنامه بود که می توانسته نتایج پژوهش را مختل کند و کنترل آن از عهده محقق خارج است.

Authors

دنیا لطیفیان

کارشناسی ارشد روان شناسی تربیتی