تبیین الزامات شناختی انسان محوری در انقلاب صنعتی پنجم

انقلاب صنعتی پنجم مبتنی بر مشارکت انسان و ابزار آلات هوشمند در جهت بهبود بهره وری و شتاب بخشی به تحولاتفناورانه ی پیشین استقرار یافته است. بنا به تعبیری، سه بعد انسان محوری، پایداری و تاب آوری به عنوان مولفه های انسجامبخش نسبت به این انقلاب در نظر گرفته شده و بعد نخست آن که معطوف به جایگاه ممتاز انسانی است در مرکز توجه محققینقرار دارد. جایگذاری انسان در این حلقه منوط به در نظر گرفتن الزاماتی است که در راس آنها نحوه ی تعامل کارکردهای شناختیاو با فناوری های ظهور یافته و نوظهور قرار دارد. روش تحقیق به کار گرفته شده در این پژوهش استفاده از تحلیل های محتوایکتابخانه ای و بهره گیری از نظرات اساتید دانش مدیریت، هوش مصنوعی و علوم شناختی در قالب طراحی گروه اسمی بودهاست. در این پژوهش با ارائه ی تاریخچه ای از تحولات پنج مرحله ای فناورانه، نحوهی مواجهه ی کارکردهای اجرایی شناخت پایهرا در افراد حین کار بررسی خواهیم نمود. هدف نهایی نگارش این مقاله عمدتا دائر بر مدار بهینه نمودن فعالیت اپراتور پنج بهعنوان موجودیت تبلور یافته در انقلاب صنعتی پنجم با در نظر گرفتن مبانی و الزامات دانش شناختی است. در این بررسی تمرکزبر مدخلیت عملکردهایی نظیر تخلیه شناختی، بارشناختی، انعطاف پذیری شناختی و... در چهار موج صنعتی سازی شده ی سابقبه منظور ارائه ی راهکاری برای برون رفت از معضلات پیش آمده در تعارض با طبیعت انسانی است. این پژوهش با ارائه ی الگوییدر زمینه ی بازطراحی ارگونومی تعاملی انسان و فناوری مبتنی بر ظرفیت های هم افزا و همگرای موجود بین مطالعات مدیریتیو دانش شناختی و در راستای بهینه سازی بهره وری منابع انسانی در انقلاب صنعتی پنجم زمینه را برای تحقیقات آتی مهیا می نماید.

Keywords:

اپراتور پنج , انسان محوری , انقلاب صنعتی پنجم , دانش شناختی