موضوع یادگیری، کیفیت و کمیت وقوع آن، یکی از مهم ترین دغدغه های هر نظام آموزشی است؛ به همین منظور پژوهش های گوناگونی با درنظر گرفتن عوامل دخیل در هر نظام آموزشی ازجمله ویژگی های یادگیرنده، یاددهنده، محتوا، روش و برنامه، به طور روزافزون در حال انجام بوده و هست. در نظام آموزشی کشور ما نیز براساس اهدافی که در سطح کلان آموزشی تعیین شده، دوره ها، برنامه ها و دروس خاصی تهیه و تدوین شده است؛ یکی از دروسی که در تمام دوره ها و برنامه ها جایگاه برجسته ای دارد، زبان و
ادبیات فارسی است؛ به گونه ای که باسوادی به نوعی، با کسب توانایی خواندن و نوشتن به
زبان فارسی حاصل می شود. ادبیات یکی از گونه های هنر است و کلمات ، مصالح و موادی هستند که شاعر و نویسنده با بهره گیری از عواطف و تخیلات خویش آن هارا به کار میگیرد و اثری ادبی و هنری پدید می آورد. با توجه به این موضوع، تلاش برای بهبود فرایند یادگیری زبان و ادبیات فارسی، اهمیت مضاعفی پیدا می کند. در ابتدا لازم است بدانیم که موضوع زبان و ادبیات گرچه ارتباط تنگاتنگی با یک دیگر دارند، هریک ویژگی و کاربردهای متمایزی دارد؛ به همین دلیل قبل از پرداختن به بحث اصلی، اندکی درباره ویژگی و کاربردهای زبان و
ادبیات فارسی صحبت می شود.