علوم انسانی و اجتماعی، تافته های جدابافته
Publish place: Journal of Science & Technology Policy، Vol: 17، Issue: 1
Publish Year: 1403
Type: Journal paper
Language: Persian
View: 49
متن کامل این Paper منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل Paper (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دانلود نمایند.
- Certificate
- I'm the author of the paper
Export:
Document National Code:
JR_JSTP-17-1_001
Index date: 21 July 2024
علوم انسانی و اجتماعی، تافته های جدابافته abstract
گرچه در نگاه اول به نظر میرسد که بحث در خصوص اهمیت و نقش حیاتی علوم انسانی-اجتماعی نقل بسیاری از محافل علمی بوده و هست، اما با بررسی متون و منابع موجود در خصوص ابعاد مختلف این علوم، درمییابیم که علوم انسانی-اجتماعی همواره و در همه جا در مظان اتهام بوده است. مفید نبودن، نداشتن نسبت مستقیم با صنعت و بازار، استعماری بودن، دنیاگرا بودن و... از جمله اتهاماتی است که در ادوار مختلف و بسته به جغرافیای فرهنگی مربوطه، گریبانگیر این علوم بوده است.گذشته از این، در کشورهای در حال توسعه مانند ایران، این مساله ابعاد ویژهتری مییابد. بررسی شواهد آماری نشان میدهد که تقریبا هیچ یک از دانشمندان ایرانی در زمره دانشمندان یک درصد برتر جهان در رشتههای علوم انسانی-اجتماعی قرار ندارند. نقطه کور این ماجرا کجاست؟ آیا ماهیت ارزش و فرایند خلق آن در علوم انسانی-اجتماعی با علوم دیگر متفاوت است؟ و بنابراین نوآوری و زنجیره ارزش آن در علوم انسانی-اجتماعی اشکال متفاوتی مییابند؟مرور پیشینه مطالعات نوآوری نشان میدهد که شاید بتوان ریشه این مساله را در ذهنیت اقتصادی محققان حوزه مطالعات نوآوری به مفهوم «نوآوری» جست و جو کرد. تسری چنین ذهنیتی در میان متولیان تامین مالی و سیاستگذاران علم -به دلایلی از جمله تمایل به نشان دادن سودآوری فوری زمینههایی که از آنها حمایت میکنند- حمایتهای مالی را منوط به جایابی دستاوردهای تحقیقاتی در مجموعهای از معیارهای اقتصادی کرده است. این رویکرد اقتصادی که به عنوان منطق محبوب سیاستگذاران برای حمایت مالی برنامههای تحقیقاتی شناخته میشود منجر به مقایسه نتایج پژوهشی علوم انسانی-اجتماعی با علوم طبیعی توسط معیارهای ارزیابی یکسان شده است که چالشها و آسیبهای فراوانی در میان فعالان در حوزه علوم انسانی-اجتماعی داشته و آنها را دلسرد و ناامید کرده است. این رویه خطر انحراف تحقیقات به سمت حوزه هایی را دارد که منجر به دستاوردهای ملموس و قابل ارزشگذاری اقتصادی میشود، نه حوزه هایی که حیاتی هستند. اگرچه باید توجه داشت که «متفاوت بودن»، فقط ویژگی علوم انسانی-اجتماعی نیست، اما بحث اصلی این است که در شرایطی که مزایای کوتاه مدت و ملموس مطلوب به نظر میرسند، علوم انسانی-اجتماعی بیفایده و زاید مینمایند.حوادث تعیینکننده و تحولآفرین تاریخی، اقتصادی و سیاسی همواره برخواسته از اندیشههای صاحبنظران علوم انسانی-اجتماعی بوده است. بر این اساس شایسته است بجای تاکید مضاعف بر مصنوعات ملموس این علوم، توجه بیشتری بر ظرفیتهای اندیشهآفرین و توسعهبخش آن به ابعاد وجودی انسان شود و موقعیت آن به عنوان علومی که قابلیت شکل گیری علوم دیگر را در ذهن و اندیشه بشر فراهم می آورد به رسمیت شناخته شوند. از این رو شناسایی مسیرهای خلق ارزش و ردیابی آن تا تبلور اقتصادی و اجتماعی به «توجیهپذیر شدن» تامین مالی پژوهشهای این حوزه و درنهایت توسعه آنها در مسیر اصلی خود کمک خواهد کرد.
علوم انسانی و اجتماعی، تافته های جدابافته Keywords:
علوم انسانی و اجتماعی، تافته های جدابافته authors
پروانه آقایی
دکتری سیاستگذاری علم و فناوری، دانشگاه تربیت مدرس
مراجع و منابع این Paper:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این Paper را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود Paper لینک شده اند :