تاثیر دوگانه ورود اسلام به خراسان بزرگ از منظر تمدن ایرانی

Publish Year: 1395
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 32

This Paper With 14 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JPRESS-7-24_003

تاریخ نمایه سازی: 31 تیر 1403

Abstract:

در تاریخ باستان، خراسان قسمتی بسیار مهم از حوزه تمدنی ایران به شمار می­ آید. دولت­ هایی که در ایران حاکمیت و محدوده جغرافیایی ایران تا سیحون را در نظر داشتند،  تمام تلاش خود را در تثبیت مرزها در این حدود انجام می­ دادند. تلاش هایی که گاه به ناکامی منجر می­ شد، اما هیچ گاه آرمان حفظ این حدود فراموش نمی­ گردید. درست به همین دلیل مرزهای جغرافیایی خراسان، به خصوص در سیحون و جیحون کم­ کم به صورت مرزهای هویتی، فرهنگی و حتی آرمانی در­می­ آید. آرمانی که دفاع یکپارچه و هماهنگی را در مرزهای سیحون مدنظر قرار می­داد و جهان آباد و منظم شده را در برابر هجوم پی در پی نیروهای ویرانگر صحراگردان حفظ می­ کرد. خراسان، جمعیت و فرهنگ آن در گستره تاریخ می­ خواست همان نقشی را بر عهده گیرد که چینی­ ها با ساختن دیواری از سنگ و آجر به درازای چند هزار کیلومتر انجام داده بودند. این طرح یکپارچه­ که از مرز، نژاد و فرهنگ در ایران باستان برای دفاع از مرزهای خراسان تصور می­ شد، پس از حمله­ اعراب شکل جدیدی به خود گرفت. ورود اسلام به ایران از جنبه های مختلف، تحولی مثبت در تاریخ ایران می باشد اما در محدوده مورد بحث این مقاله، می توان تاثیراتی دوگانه از ورود اسلام دریافت. توسعه­ جهان اسلام در فراسوی جیحون و سند، خراسان را از موقعیت مرزی درجه اول دور ساخته بود. این بار مرزهای خراسان در حال پیشروی در آن سوی سیحون نبود بلکه کوچروان در حال تصرف مرزهای خراسان بودند. در واقع پس از اسلام، خراسان نه مرزهای جغرافیایی باستانی خود را داشت و نه مرزهای جغرافیایی جهان اسلام را بلکه به عنوان ولایتی در داخل تغییر موقعیت داده بود. در این مقاله، پژوهشگر کوشیده، از کلیت یک روایت، برداشتی ارائه نماید که صرفا ناظر به دوره مورد بحث نیست بلکه از کلیت یک متنی یا چند قسمتی، یک استنباط کلی صورت گرفته و اجزاء یک متن آن هم به صورت کامل مبنای استنباط نبوده است. ازاین رو سیر کلی از زمان های قبل از ورود اسلام به ایران مبتنی بر آنچه که از اساطیر باقی مانده تا زمان های بعد از موضوع  و منابع آن ها مطالعه گردیده است و در نتیجه تصویری یکپارچه از روندی را نشان می دهد.

Authors

مریم خسروابادی

هیئت علمی دانشگاه یزد

کیوان کریمی الوار

دانشجوی دکتری تاریخ دانشگاه شیراز