زمینه گرایی و درک پیام آن ضرورتی در فرایند طراحی پروژه هایی است که می خواهند در راستای توسعه پایدار گام بردارند. گذشته از بعد کالبدی ، جنبه های متفاوتی در این حوزه مطرح است که به منظور اصلاح و بهبود تعامل با بستر لازم است از مرحله اولیه برنامه دهی
معماری در مورد تحقق آنها در پروژه های امروزی مطالعه گردد. هدف اصلی پژوهش تلاشی برای شناخت روش ها و چگونگی ایجاد تعاملی هدفمند با زمینه ، جهت تبیین جایگاه زمینه گرایی در نظام برنامه دهی
معماری است . روش این تحقیق ، روش مصداق به مفهوم است . با مطالعه مولفه های مربوط به زمینه و عوامل مطرح در برنامه دهی
معماری ، راهکارهای ایجاد هماهنگی بین مولفه ها و عوامل تدوین شده و در نمونه های موردی پژوهش به روش کیفی مورد بررسی قرار گرفته اند. ار اینرو نمونه ها از جامعه گسترده ای انتخاب شده اند تا نتایج و معیارهای به دست آمده جامعیت کافی را دارا باشند. استفاده از تجربیات سایر کشورها، انتخاب استراتژی های مناسب را سبب می شود و خروجی کاربردی از این تجربیات، ضامن تداوم و استقبال از تکرار آن ها در موارد مشابه است . بر اساس نتایج تحقیق
معماری زمینه گرا نه تاکید بر تقلید دارد و نه مانع نوآوری و خلاقیت است . هدف ایجاد ارتباطی بهتر بین
معماری و زمینه است که جنبه های زیبایی شناختی و معنایی در آن اهمیت فراوان دارند. بر اساس مقایسه شاخص ها و حوزه های مطرح در بحث زمینه گرایی و مراحل موجود در برنامه دهی
معماری ، علاوه بر تعریف عمیق تر خلاقیت معمارانه ، باید نحوه نگرش معماران، مخاطبان و کارفرمایان به این حوزه تغییر یابد. الهام از روحیه مکان در کنار توجه به روحیه زمان، توجه به ویژگی های جغرافیایی ، اقلیمی ، کالبدی ، بصری و اجتماعی بستر، آموزش صحیح معماران و گفتمان معمار، مخاطب و کارفرما از نتایجی است که باید در جامعه معاصر ایران، در برنامه دهی
معماری همواره مدنظر قرار گیرد؛ تا با حضور آن ها محیط مطلوب در
معماری و در مقیاس کلان تر از
معماری تعریف گردد.