ایجاد توسعه و رفاه اقتصادی از مهمترین کارویژه های هر نظام سیاسی می باشد. ایران از دهه ۱۳۴۰ شمسی حرکت به سمت توسعهرا آغاز کرد. اما رویکردها و عملکردها رژیم پهلوی باعث شد تا ایران در مسیر توسعه متوقف بماند.
انقلاب اسلامی ایران در سال۱۳۴۰ فصل جدیدی از تولید بسترهای لازم و رویکردها را برای گذار به سمت توسعه ایجاد نمود. گذشت بیش از ۴۰ سال از انقلاباسلامی می تواند فرصتی برای سنجش میزان کارآمدی
انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن است. در پژوهش حاضر که مبتنی برروش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای تنظیم گردیده است تلاش می گردد بر اساس پنج مولفه شاخص توسعهانسانی، ضریب جینی، درآمد سرانه بر حسب قدرت خرید، مبارزه با فساد، شاخص توسعه صنعتی و با استفاده از نماگرهایاقتصادی
کارآمدی اقتصادی انقلاب اسلامی به تحلیل گذاشته شود. بررسی نشان می دهد که درتحلیل و برآورد از کارآیی نظاماقتصادی باید روند های بلند مدت آن نظام اقتصادی را تحلیل کرد و نباید محدود در یک مقطع کوتاه مدت شد. هر اقتصادیممکن است در یک دوره ای متاثر از شوک های سیستمی و غیر سیستمی دچار رکود و بحران شود. اما روند حرکت بلند مدتهمان نظام اقتصادی می تواند رو به جلو باشد. بر این اساس با وجود عقب افتادگی های اقتصادی دهه ۹۰ شمسی، نظام برآمده ازانقلاب اسلامی توانسته است در بخشی از ۳ حوزه شاخص توسعه انسانی، ضریب جینی، درآمد سرانه بر حسب قدرت خرید، مبارزهبا فساد و شاخص توسعه صنعتی موفق جلوه نماید و در برخی دیگر از شاخص ها با عقب ماندگی هایی مواجه است.