تاثیر تشویق بر خودپنداره و اعتماد به نفس دانش آموزان

Publish Year: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 30

This Paper With 14 Page And PDF and WORD Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

MAECONEF01_535

تاریخ نمایه سازی: 1 شهریور 1403

Abstract:

در بعد تربیتی دانش آموزان یک مفهوم به نام تحسین و تشویق بیشتر از مفاهیم دیگر خودنمایی می کند و کاربرد فراوان دارد . همواره دانش آموزان، مخصوصا کودکان از تشویق کردن خوش شان می آید و باید به این نکته توجه کنیم که تحسین کردن در مقایسه با تنبیه و تحقیر اثرات بهتری به بار می آورد. ما معمولا به رفتارهای اشتباه دانش آموزان بیشتر توجه می کنیم و به آن دامن می زنیم، بدون اینکه رفتارهای خوب آنان را تقویت بخشیم و تشویق کنیم. دانش آموزان وقتی در حالت عادی با هم هستند، اگر رفتارشان را نظاره کنیم با یکدیگر رفتار خوبی دارند و کسی نیست آن لحظه آنها را تشویق و به ادامه رفتار خوب ترغیب کند، ولی اگر برخوردی بین آنان پیش آید، وارد دعوای آنان شده و شروع به امر و نهی یا در واقع تنبیه می کنیم و این ضعیف ترین شیوه برخورد است و ما باید به رفتارهای آنان قبل از کشمکش توجه می کردیم و این ما هستیم که با بی توجهی، رفتارهای غلط را کاهش یا افزایش می دهیم. همه انسانها حتی بزرگسالان ، تا آخر عمر نیاز به تشویق دارند . تشویق موجب رغبت و دلگرمی و نشاط و تحرک می شود و انسان را به جدیت وادار می کند . انسانی که مورد تشویق قرار بگیرد احساس آرامش و رضایت خاطر و اعتماد به نفس می کند و برای جدیت بیشتر و تحمل دشواری ها آماده می گردد . برعکس ، اگر مورد نکوهش یا ناسپاسی قرار گرفت دلسرد و بی رغبت می شود و احساس حقارت و ضعف می کند و نمی تواند از استعدادهای خویش به نحو مطلوبی استفاده نماید . اصل تشویق و تنبیه به عنوان امری مسلم در تربیت اسلامی شناخته و پذیرفته شده است . اصولا بهشت و جهنم ، انذار و تبشیر پیامبران ، آیه های مربوط به پاداش و کیفر ، وعده و وعیدهای شوق انگیز و خوفناک و ... همه جلوه هایی از تشویق و تنبیه هستند . وقتی دانش آموزان را تشویق می کنیم ما شاهد بیشترین، موثرترین و پایدارترین اثر در رفتار دانش آموزان هستیم در حالی که وقتی دانش آموزی را تنبیه می کنیم نه تنها به هیچ یک از نیازهای خطری و اساسی او پاسخ نمی دهیم بلکه تعادل حیاتی اش را برهم زده او را با تجربه ناخوشایندی که همواره از آن گریز دارد مواجه می کنیم ولو اینکه بطور موقت رفتار مطلوب آن را کنترل کرده باشیم.

Authors

پریسا اقبالی سوره

کارشناسی ارشد دبیری ریاضی

لیلا کلارستاقی

کارشناسی الهیات (قرآن و حدیث)

فاطمه صغری محمدی

کارشناسی ارشد علوم قرآنی و حدیث

فائزه کرامتی

کارشناسی مشاوره