تحلیل جای گاه رفتار اخلاقی در آثار داستانی یعقوب یاد علی با تکیه بر آموزه های ژاک لکان

ژاک لکان از اندیش مندانی بوده که مقوله اخلاق را بر اساس آموزه های روان کاوانه بازخوانی نموده است. وی پای­بندی به دال میل را معیاری برای رفتار اخلاقی به شمار آورده است. در این پژوهش کوشیده ایم جای گاه کنش های شخصیت های آثار داستانی یعقوب یادعلی را با توجه به آموزه های روان کاوانه ژاک لکان بسنجیم و ارزیابی کنیم. بر این اساس، تبیین نسبت جای گاه میل به مثابه امری روانی با اخلاق امری ضروری است. از اهداف نویسنده گان در این پژوهش، تبیین تمایز میل سوژه و دیگری به مثابه دوگانه یی وحدت ناپذیر است. در این راستا، به این پرسش پاسخ داده شده است که بر مبنای آموزه های روان کاوانه لکان، کدام یک از شخصیت های داستانی یادعلی کنشی اخلاقی و کدام یک، کنشی غیر اخلاقی داشته اند؟ این پژوهش به روش تحلیل کیفی با تکیه بر آموزه های لکان و مجموعه آثار داستانی یعقوب یادعلی به انجام رسیده است. یافته های تحقیق نشان می دهند که: استقرار مکانیسم سرکوب میل، سبب مواجهه سوژه با پدیده خسران یا کسرشده گی می شود. سوژه دال میل دیگری را به مثابه دال میل خود شناسایی می کند و آن را برآورده می سازد. از نظر لکان، رفتار اخلاقی زمانی ممکن می شود که سوژه به دال میل حقیقی خود همیشه وفادار بماند. به تبع این امر، سوژه اخلاقی نیز نزد لکان کسی است که در مواجهه با قانون به مثابه دال میل دیگری بزرگ هم واره به میانجی دال ژوئیسانس، از آن تخطی نماید.ژاک لکان از اندیش مندانی بوده که مقوله اخلاق را بر اساس آموزه های روان کاوانه بازخوانی نموده است. وی پای­بندی به دال میل را معیاری برای رفتار اخلاقی به شمار آورده است. در این پژوهش کوشیده ایم جای گاه کنش های شخصیت های آثار داستانی یعقوب یادعلی را با توجه به آموزه های روان کاوانه ژاک لکان بسنجیم و ارزیابی کنیم. بر این اساس، تبیین نسبت جای گاه میل به مثابه امری روانی با اخلاق امری ضروری است. از اهداف نویسنده گان در این پژوهش، تبیین تمایز میل سوژه و دیگری به مثابه دوگانه یی وحدت ناپذیر است. در این راستا، به این پرسش پاسخ داده شده است که بر مبنای آموزه های روان کاوانه لکان، کدام یک از شخصیت های داستانی یادعلی کنشی اخلاقی و کدام یک، کنشی غیر اخلاقی داشته اند؟ این پژوهش به روش تحلیل کیفی با تکیه بر آموزه های لکان و مجموعه آثار داستانی یعقوب یادعلی به انجام رسیده است. یافته های تحقیق نشان می دهند که: استقرار مکانیسم سرکوب میل، سبب مواجهه سوژه با پدیده خسران یا کسرشده گی می شود. سوژه دال میل دیگری را به مثابه دال میل خود شناسایی می کند و آن را برآورده می سازد. از نظر لکان، رفتار اخلاقی زمانی ممکن می شود که سوژه به دال میل حقیقی خود همیشه وفادار بماند. به تبع این امر، سوژه اخلاقی نیز نزد لکان کسی است که در مواجهه با قانون به مثابه دال میل دیگری بزرگ هم واره به میانجی دال ژوئیسانس، از آن تخطی نماید.

Keywords:

ژاک لکان , یعقوب یادعلی , نقد روان کاوانه , سوژه اخلاقی , ژوئیسانس