چگونه توانستم با رویکرد تلفیقی مهارت فرضیه سازی و فرضیه آزمایی دانش آموزان پایه ششم را رشد و گسترش دهم ؟

فرضیه سازی و فرضیه آزمایی از مهارتهای اساسی درس علوم هستند که شاگردان را برای روحیه کاوشگری و آزمایشگری و به دنبال آن یادگیرنده مادامالعمر بودن آماده می کند. هدف اصلی این پژوهش رشد و گسترش مهارت فرضیه سازی و فرضیه آزمایی دانش آموزان پایه ششم بود. همسو با سند تحول بنیادین آموزش وپرورش و اهداف کتاب درسی ، از رویکرد تلفیقی و روشهای فعال و نوین مانند نمونه کارشده، شکست مولد و بازیوار سازی در راستای هدف پژوهش استفاده گردید . روش پژوهش از نوع اقدام پژوهی و نمونه موردمطالعه یک کلاس درس پایه ششم با روش نمونه گیری در دسترس بود. دادهها از طریق مشاهده، گفت وگو، آزمون و پرسشنامه جمع آوری گردیدواز طریق آمارههای توصیفی در قالب جدول و نمودار طبقه بندی شد. همچنین برای تحلیل دادهها از آمار استنباطی مانند آزمون تی زوجی برای بررسی میزان تغییرات دانش آموزان در یادگیری ، کنجکاوی ، بار شناختی و هیجانات مثبت به موقعیت یادگیری حل مسئله استفاده شد. نتایج نشان می دهد که روش نمونه کارشده باعث افزایش یادگیری در دانش روندی می شود و شکست مولد با وجود افزایش بار شناختی ، برای کسب دانش مفهومی و افزایش کنجکاوی بسیار موثر است . همچنین بازیوارسازی کلاس درس به طور موثری به رشد هیجانات مثبت در زمینه موقعیت های یادگیری حل مسئله کمک می کند. پیشنهاد می شود این رویکردها و روشها در کلاسهای درسوموضوعات مختلف درسی مورد استفاده و آزمایش قرار گیرند.

Keywords:

فرضیه سازی و فرضیه آزمایی , رویکرد تلفیقی , نمونه کار شده , شکست مولد , بازیوارسازی , علوم تجربی