بازاریابی عصبی یک زمینه نوظهور در بازاریابی است که دیدگاههای بازاریابی ، علوم اعصاب، اقتصاد، تئوری تصمیم گیری و روانشناسی را ترکیب می کند. بازاریابی عصبی از فناوری تصویربرداری از مغز استفاده می کند تا دلایل اساسی رفتار مصرف کننده را به طور موثر نشان دهد و روند تصمیم گیری مصرف کننده را پیش بینی نماید. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر بازاریابی عصبی (نورومارکتینگ ) بر میزان
فروش شرکتهای تولید پوشاک انجام شد. مطالعه حاضر از حیث هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری دادهها، توصیفی -همبستگی است . جامعه آماری ، کلیه مدیران و کارشناسان شرکت های تولید پوشاک در استان تهران می باشند. نمونه گیری به روش غیراحتمالی و در دسترس انجام شد. بنابراین ۲۰۰ نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه محقق ساخته است که در ۵بعد رنگ بندی ، قیمت ، تبلیغات، عکس و طراحی و امکانات طراحی شده است . تجزیه و تحلیل دادهها توسط مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار Amos انجام شد. نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که بازاریابی عصبی (نورومارکتینگ ) شامل رنگ بندی ، قیمت ، تبلیغات، عکس و طراحی و امکانات به ترتیب به میزان ۶۱/۰، ۸۰/۰، ۶۷/۰، ۹۳/۰ و ۸۴/۰ بر بر میزان
فروش شرکتهای تولید پوشاک تاثیر معنادار دارند. بنابراین از میان مولفه های بازاریابی عصبی (نورومارکتینگ )، عکس و طراحی بیشترین تاثیر را بر میزان
فروش شرکتهای تولید پوشاک دارد.