بررسی تاثیر تغییر سیاست های دولت در کسب وکارهای خانگی با استفاده از نظریه خودسازماندهی

کسب وکارهای خانگی از بخش های حیاتی و ضروری فعالیت های اقتصادی کشورهای پیشرفته محسوب می شوند. کسب وکار خانگی از نظر ایجاد شغل ، ثروت، نوآوری در عرضه محصول یا خدمات، موجب تنوع و دگرگونی زیادی در اجتماع و اقتصاد هر کشور می شوند. این کسب وکارها به واسطه رشد عواملی چون پیشرفت در ارائه خدمات، سهولت جابه جایی نیروهای کاری ، پیشرفت های تکنولوژیک و جهانی شدن بازارها درحالتوسعه و گسترشاند. همچنین تجربه نشان داده است که توسعه کسب وکارهای کوچک به دلیل ساختار ساده، زودبازدهی و نیاز اندک به سرمایه ، در جهت متعادل کردن بازار کار موثر بوده است . باتوجه به ترکیب جمعیتی ، کسب وکارهای کوچک خانگی می تواند بازدهی مناسبی داشته باشد و در کوتاهمدت و حتی در میانمدت در رفع مشکل بیکاری موثر باشد. ما در این پژوهش ضمن معرفی مدل خودسازماندهی ، این موضوع را مورد بررسی قرار دادهایم که با تغییر در سیاست های دولت ها در خصوص کسب وکارهای خانگی ، در دیگر اجزا چه تغییراتی اعمال می شود تا سیستم مجدد با تعادل و یا ثبات برسد.

Keywords:

کسب وکار خانگی , مدل خودسازماندهی , سیاست های دولت