بررسی استفاده از نظریه های یادگیری برای بهبود مهارت تفکر خلاق دانش آموزان

تفکر خلاق یکی از مهمترین مهارتهایی است که باید در فرآیند آموزشی دانش آموزان تقویت شود. استفاده از نظریه هاییادگیری میتواند در توسعه این مهارت نقش بسزایی داشته باشد. این مطالعه به بررسی و تحلیل چگونگی به کارگیرینظریه های یادگیری مختلف شامل رفتارگرایی، شناختی، سازنده گرایی، و نظریه های اجتماعی فرهنگی برای ارتقاء تفکر خلاقدر میان دانش آموزان پرداخته است . نظریه های رفتارگرایی با تمرکز بر تقویت و تکرار، میتوانند در تقویت جنبه های خاصی ازتفکر خلاق مانند تولید ایده های جدید از طریق تکرار موثر و پاداش مفید باشند. این رویکرد، با وجود محدودیت هایی در تقویتانگیزه های درونی، در موقعیت های خاص آموزشی کاربرد دارد. از سوی دیگر، نظریه های شناختی که بر فرآیندهای فکری تاکیددارند، به دانش آموزان کمک می کنند تا درک بهتری از فرآیندهای خلاق خود پیدا کنند و می توانند به صورت فعالانه تری درحل مسائل خلاقانه مشارکت کنند . نظریه های سازنده گرایی، با تاکید بر یادگیری مبتنی بر تجربه و اکتشاف، فرصت هایی برایدانش آموزان فراهم می آورند تا در محیط های کنترل شده ایده های نوآورانه خود را آزمایش کنند. این نظریه تاکید ویژه ای براهمیت محیط و تعاملات اجتماعی دارد و بستری را برای تبادل آزادانه افکار و رشد خلاقیت فراهم می آورد . در نهایت،نظریه های اجتماعی فرهنگی ویگوتسکی که بر اهمیت فرهنگ و ارتباطات اجتماعی در یادگیری تاکید دارند، می توانند درتقویت تفکر خلاق از طریق تعاملات اجتماعی موثر و تبادل فرهنگی نقش ایفا کنند. این نظریه تاکید میکند که یادگیری وخلاقیت در یک فضای اجتماعی و با تعامل با دیگران به اوج خود میرسد . این مطالعه نشان میدهد که تلفیقی از این نظریه هامیتواند به طور موثری در توسعه تفکر خلاق دانش آموزان به کار رود. توصیه می شود که معلمان و مشاوران آموزشی در انتخابرویکردها و استراتژی های مناسب به خصوصیات فردی و فرهنگی دانش آموزان توجه کنند تا بتوانند بهترین نتیجه را در تقویتتفکر خلاق آنها حاصل کنند.

Keywords:

نظریه های یادگیری , بهبود , مهارت , تفکر خلاق