گفتمان بقا در داستان پسامدرن از دیدگاه هستی گرایی

Publish Year: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 10

This Paper With 10 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

MTCONF08_122

تاریخ نمایه سازی: 9 مهر 1403

Abstract:

اگرچه پدیده مرگ در بیشتر آثار ادبی به عنوان امری طبیعی در دنیای واقع گرایانه شخصیت ها وجود دارد و نیازی از طرف نویسنده بهبرجسته سازی آن نیست ، برخی داستان ها صرفا از مرگ به عنوان درون مایه استفاده کرده و در تنظیم محتوای داستان و پردازش شیوهروایت از آن بهره میبرند. در این میان، آثاری در ادبیات داستانی پسامدرن وجود دارند که شیوه روایت پردازی در آنها به نوعی استکه نویسنده یا راوی نه تنها در جلوگیری یا به تعویق انداختن مرگ شخصیت ها تلاش میکند، بلکه متنیت اثر و عنا صر روایی مورداستفاده نویسنده خود تلاشی برای بقای دائمی اثر به عنوان یک متن و سوای خالق آن و به طبع آن بقای شخصیت های آن هستند .مرگ هرا سی شخصیت ها در این نوع آثار اساسا در برابر مقوله ای به نام «گفتمان بقا» قرار می گیرد که تلاشی است درون-متنی به واسطه شیوه های روایت پردازی پسامدرن به جهت بقای شخصیت ها در لابلای متنیت اثر. آنچه از این فرآیند بیپایان متبادر میشوداحتمال بقای متن در فضای فیزیکی خود و شخصیت های آن در فضای متنی آن ا ست چرا که به این شیوه ، همچون آنچه در شیوهروایت پردازی هزار و یک شب مشهود است، پایانی بر متن مگر با اراده ای فرامتنی نیست. این شیوه های روایی نمودی از فرار از«موفقیت مرزی» مرگ در فلسفه هستی گرایی هستند که نوعی پویایی در مجموع موقعیت های گذرای زندگی را برجسته می کنند که همواره انسان را به یاد زنده بودنش می اندازند و با تکرار و توالی خود سعی در تعویق مرگ دارند. بر این اساس، آن دسته از شیوه هایروایت پردازی داستان پسامدرن که بر پایه تکرار هستند در واقع تلاشی هستند از جان راوی داستان برای ادامه زندگی در برابرتهدیدات همیشگی مرگ که در هستی گرایی امری است نیازمند هوشیاری دائمی فرد نسبت به وقوع خود و در نتیجه تضمین کنندهکیفیت زندگی.

Authors

محمدجواد حجاری

استادیار گروه زبان انگلیسی و زبانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه رازی، کرمانشاه