آزمون الگوی ساختاری رفتارهای خودکشی و کمال گرایی با میانجی گری نومیدی، نیازهای بین فردی و سندرم بحران خودکشی در زنان از منظر فرهنگی
This Paper With 18 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
تاریخ نمایه سازی: 11 مهر 1403
Abstract:
هدف پژوهش حاضر، بررسی مدل رابطه ساختاری بین رفتارهای خودکشی(اندیشه پردازی خودکشی، اقدام به خودکشی) و کمال گرایی با میانجی گری نومیدی، نیازهای بین فردی(سربار بودن ادراک شده و تعلق پذیری خنثی) و سندرم بحران خودکشی در زنان از منظر فرهنگی بود. جامعه آماری تمامی زنان ساکن شهرستان بستک در سال ۱۴۰۱ بود. نمونه پژوهش ۳۱۷ نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از خانه بهداشت های جامعه مذکور انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. ابزار اندازه گیری مقیاس چند بعدی کمال گرایی (هیویت و فلت، ۱۹۹۹)، پرسشنامه نیازهای بین فردی (هیل وپتیت۲۰۱۴)، مقیاس نومیدی ( بک وستیر،۱۹۸۸)، مقیاس سندرم بحران خودکشی (بلوچ- الکوبای، ۲۰۲۱) و پرسشنامه تجدید نظر شده خودکشی (عثمان و همکاران، ۲۰۰۱) بود. تحلیل داده ها با روش الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS-۲۴ و AMOS-۲۴ انجام شد. نتایج نشان داد که الگوی پیشنهادی از نیکوئی برازش خوبی برخوردار بود. یافته ها حاکی از رابطه مستقیم و معنی دار کمال گرایی با نومیدی، سربار بودن ادراک شده و تعلق پذیری خنثی؛ ناامیدی با سندرم بحران خودکشی؛ ادراک سربار بودن با سندرم بحران خودکشی؛ تعلق پذیری خنثی با سندرم بحران خودکشی بود. علاوه بر آن سندرم بحران خودکشی با افکار خودکشی و اقدام به خودکشی نیز رابطه مثبت و معنی دار دارد (p<۰.۰۱). نتایج مسیرهای غیرمستقیم نشان داد که بین کمال گرایی و سندرم بحران خودکشی ، از طریق نومیدی، سربار بودن ادراک شده و تعلق پذیری خنثی؛ وبین نومیدی و افکار خودکشی، از طریق سندرم بحران خودکشی؛ بین سربار بودن ادراک شده و افکار خودکشی، از طریق سندرم بحران خودکشی؛ بین تعلق پذیری خنثی و افکار خودکشی، از طریق سندرم بحران خودکشی؛ و بین نومیدی و اقدام به خودکشی، از طریق سندرم بحران خودکشی؛ بین سربار بودن ادراک شده و اقدام به خودکشی، از طریق سندرم بحران خودکشی؛ بین تعلق پذیری خنثی و اقدام به خودکشی، از طریق سندرم بحران خودکشی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
Keywords:
Authors
دانشجوی دکتری روان شناسی، گروه روان شناسی، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
استاد، گروه روان شناسی، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
استاد، گروه روان شناسی، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران