مقدمه
آب زیرزمینی به عنوان یکی از منابع حیاتی برای تامین آب شرب و کشاورزی، به شدت تحت تاثیر تغییرات اقلیمی و فعالیت های انسانی قرار دارد. افزایش دما، تغییر الگوهای بارش، تغییرات پوشش گیاهی و ... منجر به تغییر در ترکیب شیمیایی آب می شود و این موضوع می تواند عواقب جدی برای تامین آب شرب و کشاورزی داشته باشد. کیفیت آبهای زیرزمینی مانند آبهای سطحی دائم در حال تغییر کردن است و در دشت های خشک و نیمه خشک، شناسایی و تحلیل عوامل موثر بر
کیفیت آب زیرزمینی جهت مدیریت پهنههای کیفی مختلف، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. محققین در این زمینه اذعان داشتهاند که، ویژگیهای خاک و سطح زمین میتواند مستقیما بر
کیفیت آب زیرزمینی تاثیر بگذارد و مدیریت صحیح خاک میتواند به بهبود کیفیت آب کمک کند. از این رو، پژوهش حاضر به بررسی تاثیر
متغیرهای اقلیمی و ویژگی های سطح زمین بر
کیفیت آب زیرزمینی در دشت کهورستان استان هرمزگان پرداخته و به دنبال شناسایی تغییرات کیفی آب در فصول آبیاری و غیرآبیاری است. شایان ذکر است، در تحقیقات پیشین بیشتر با الگوریتمهای درونیابی، میزان WQI در سامانه اطلاعات جغرافیایی برآورد و سطوح طبقات مختلف کیفیت آبزیرزمینی تبیین شده است. در پژوهش حاضر علاوه بر بررسی ارتباط معنادار میان
متغیرهای اقلیمی و ویژگیهای سطح زمین با کیفیت آبزیرزمینی، بهبررسی توزیع فضایی این متغیر در محدوده مورد مطالعه و مدلسازی آن با روشهای رگرسیون جغرافیایی وزندار (GWR) و مجموع مربعات معمولی (OLS) بر اساس متغیرهای مستقل تاثیرگذار پرداخته شده است.
مواد و روش ها
محدوده مورد مطالعه در پژوهش حاضر، دشت کهورستان با مساحت ۰۹/۲۷۳ کیلومترمربع از جمله دشتهای نادر در غرب استان هرمزگان است. این مطالعه بر اساس داده های شیمیایی ۱۵ حلقه چاه نیمه عمیق در دشت کهورستان و مقاطع زمانی آبیاری و غیرآبیاری سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۸ انجام شد. متغیرهای مستقل تحقیق، شاخص شوری استاندارد شده (NDSI)، بارش تجمعی (Pr)، شاخص پوشش گیاهی نرمال شده (NDVI)، کمبود آب در خاک (DEF)، تبخیر و تعرق پتانسیل (PET)، دمای سطح زمین (LST)، شاخص شدت خشکسالی پالمر (PDSI)، تبخیر و تعرق واقعی (AET) بودند که از سامانه گوگل ارت انجین (GEE) بهشکل تصاویر ماهوارهای رستری در مقیاس ماهانه استخراج شدند. همچنین متغیر وابسته تحقیق، شاخص
کیفیت آب زیرزمینی (WQI) بود که در سامانه اطلاعات جغرافیایی مدل شد. برای بررسی معناداری ارتباط بین این متغیرها در مقاطع زمانی مختلف از آزمون کای اسکوئر استفاده شد و سپس از روش های رگرسیون جغرافیایی وزن دار (GWR) و حداقل مربعات معمولی (OLS) برای مدل سازی تغییرات مکانی
کیفیت آب زیرزمینی بهره گرفته شد. برای مقایسه میزان اعتبار یا کارایی مدل های رگرسیونی چند متغیره، از معیارهای، ضریب تعیین، ریشه میانگین مجذور خطاها و معیار آکائیکه استفاده شد. همچنین خاطرنشان میشود، جهت بررسی توزیع فضایی پهنه های کیفی آب زیرزمینی از آماره موران محلی در این مقاطع زمانی استفاده شد.
نتایج و بحث
آزمون کای اسکوئرنشان از ارتباط معنی دار بین
متغیرهای اقلیمی و ویژگی های سطح زمین با
کیفیت آب زیرزمینی داشت و تحلیل خودهمبستگی فضایی نشان داد که توزیع فضایی
کیفیت آب زیرزمینی در دشت کهورستان به صورت تصادفی بوده است. از بین دو روش GWR و OLS، روش رگرسیون وزندار جغرافیایی با ریشه میانگین مربعات خطا معادل ۱۴/۰، مجموع مربعات باقیمانده ۳/۱۱، ضریب تعیین ۸۲/۰ و ضریب آکائیکه ۱۹/۵۷۰- نتایج بهتری را نسبت به روش OLS ارائه کرد. همچنین NDVI و NDSI با ضریب تبیین (R۲) معادل ۴۷/۰ در بازه زمانی نخست (۴/۲۰۰۹)، متغیر NDSI با ضریب تبیین معادل ۶۳/۰ در بازه زمانی دوم (۱۱/۲۰۰۹)، در مقطع زمانی سوم (۵/۲۰۱۸)، دو متغیر NDVI و NDSI با ضریب تبیین معادل ۶۵/۰ و مقطع زمانی چهارم (۱۲/۲۰۱۸) نیز صرفا دو متغیر NDVI و NDSI با ضریب تبیین معادل ۵۵/۰ بیشترین تاثیرگذاری را از بین
متغیرهای اقلیمی و ویژگیهای سطح زمین بر میزان
کیفیت آب زیرزمینی نشان دادند. طبقات
کیفیت آب زیرزمینی دشت کهورستان فقط دو طبقه بسیار ضعیف و نامناسب برای مصارف کشاورزی بودند. در مقطع زمانی نخست ، کلاس کیفی «بسیار ضعیف» از
کیفیت آب زیرزمینی دشت کهورستان مساحت ۴۴/۲ کیلومترمربعی را به خود اختصاص داده است. در مقطع زمانی دوم ، تنها کلاس کیفیت آبزیرزمینی دشت کهورستان در این فصل آبیاری، طبقه «نامناسب برای مصارف کشاورزی» با مساحت ۲/۲۷۵ کیلومترمربع بود. در مقطع زمانی سوم، کلاس «بسیار ضعیف»
کیفیت آب زیرزمینی سطحی معادل ۹۱/۱۴ کیلومترمربع از مساحت دشت و در مقطع زمانی چهارم، مساحت کلاس کیفی «بسیار ضعیف» ۵۱/۸ کیلومترمربع برآورد شد.
نتیجه گیری
همانگونه که نتایج نشان داد،
کیفیت آب زیرزمینی در فصول آبیاری ( ماههای ۱۱ و ۱۲ سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۸) نسبت به فصول غیرآبیاری (ماههای ۴ و ۵ سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۸) کاسته میشود و همچنین سطوح کیفی آب زیرزمینی نیز در فصول آبیاری نسبت به فصول غیرآبیاری کاهشی میشود. نتایج نشان داد که افزایش پوشش گیاهی و کاهش شوری خاک از عوامل کلیدی در بهبود
کیفیت آب زیرزمینی در این منطقه هستند و با کاهش پوشش گیاهی و افزایش شوری خاک در فصول آبیاری از وسعت و کیفیت پهنههای کیفی خوب و متوسط کاسته می شود. با توجه به برتری مدل GWR نسبت به OLS، این مدل می تواند به عنوان ابزاری مفید در مدیریت پهنههای کیفی منابع آب زیرزمینی و تحلیل تغییرات کیفیت آب به کار رود. در نهایت، پژوهش حاضر تاکید می کند که توجه به
متغیرهای اقلیمی و ویژگی های سطح زمین برای مدیریت بهینه منابع آب زیرزمینی ضروری است. این پژوهش صرفا به استفاده از روش های مختلف درونیابی شاخص WQI بر اساس دادههای شیمیایی چاههای مشاهداتی در سامانه اطلاعات جغرافیایی نپرداخته است و در این بین با توجه به اثرگذاری متغیرهای مختلف اقلیمی و ویژگیهای سطح زمین به پیشبینی پهنههای مختلف کیفیت آبزیرزمینی با روش های رگرسیون جغرافیایی وزندار و مجموع مربعات معمولی تاکید داشتهاست. اخذ متغیرهای مستقل در مقیاس ماهانه و در بازههای زمانی مختلف فصول آبیاری و غیرآبیاری در سامانه آنلاین گوگل ارت انجین (GEE) از دیگر توجهات پژوهش حاضر در بحث بررسی تغییرات کیفیت آب زیرزمینی بود.