امروزه با افزایش مسئولیت های مالی زنان و با توجه به نابرابری های جنسیتی در سیستم اقتصادی و اجتماعیفعلی ما نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که زنان نیاز دارند به دانش مالی بهتر به منظور رسیدن بهسطح معینی از رفتار مالی بدون دسترسی به افزایش سرمایه. فقدان سواد مالی باعث می شود که زنان در طیفوسیعی از سطح درآمد ابزار کافی برای عبور از زمینه های مالی زندگی خود را نداشته باشند. با افزایش تحصیلاتدانشگاهی در زنان، انتظارات آنان برای ورود به محیط کار را افزایش داده است و بدیهی است با افزایش تعدادزنان جویای کار، اهمیت افزایش سواد مالی زنان را دوچندان نموده است.به استناد یافته های تحقیق عدم برخورداری از تحصیلات مناسب در حوزه مالی عموما دارای همبستگی مثبتمعنیدار با فقدان سواد مالی در زنان داشته است. بر این اساس، نمیتوان فرضیه اول مبنی بر وجود همبستگیمثبت مابین تحصیلات مناسب در حوزه مالی با سواد مالی در زنان را رد نمود.از طرفی، در خصوص عدم
درک مبانی مالی در آموزش های مالی، دارای همبستگی مثبت با فقدان سواد مالیدر زنان داشته که معنی داری آن نشان دهنده همبستگی مثبت آن در طول زمان می باشد. در نهایت، با توجه بهیافته های تحقیق، نمیتوان فرضیه دوم تحقیق را مبنی بر وجود همبستگی مثبت معنی دار بین درک مبانی مالیدر
آموزش های مالی با سواد مالی در زنان را رد نمود. در خصوص عدم دسترسی مناسب زنان به آموزشهای مالی و فقدان سواد مالی در زنان همبستگی مثبت ومعناداری وجود دارد. با توجه به یافته های تحقیق، نمیتوان فرضیه سوم تحقیق را مبنی بر وجود همبستگی مثبتمعنی دار بین دسترسی مناسب زنان به
آموزش های مالی با سواد مالی در زنان را رد نمود.بین رفتار سنتی جامعه در جلوگیری از دسترسی زنان به منابع آموزشی مالی و فقدان سواد مالی در زنان همبستگیمثبت و معناداری وجود دارد. بنابراین نمیتوان فرضیه چهارم تحقیق را مبنی بر وجود همبستگی مثبت معنی داربین رفتار سنتی جامعه در جلوگیری از دسترسی زنان به منابع آموزشی مالی با فقدان سواد مالی در زنان را ردنمود.