با توجه به ساختار و محتوای موسسه آموزشی، مشارکت
معلمان به عنوان عنصر اساسی مدرسه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به عبارت دیگر، برای تاثیرگذاری، ایجاد انگیزه و جذب معلم و تربیت شاگردانی که برای جامعه خلاق و مفید هستند، هم سازمان و هم معلم باید رفتارهای خود را در نظر داشته باشند. یکی از ساختارهای مربوط به رفتار کاری، مشغولیت شغلی است. مشغولیت (درگیری) شغلی به چگونگی درک مردم از شغل، محیط کار و هماهنگی بین کار و زندگی شخصی اشاره دارد. ، علاقه به مسئله درگیری یا مشغولیت شغلی
معلمان به عنوان یک عنصر اساسی در نهاد
آموزش و پرورش امری ضروری و قابل بحث است و اهمیت پرداختن به این موضوع در این تحقیق از اینجا مشخص است. بنابراین هدف اصلی پژوهش حاضر پیش درآمدی بر ماهیت
درگیری شغلی معلمان و
عوامل تاثیر گذار بر آن بود. روش پژوهش حاضر توصیفی تحلیل و از نوع مروری و کتابخانه ای می باشد . در واقع در این پژوهش، پژوهشگر یافته های کتابخانه ای و میدانی را گردآوری نموده و به روش استقرائی به فشرده سازی آنها از طریق طبقه بندی و سپس تجزیه و تحلیل پرداخته است. مشغولیت کاری با منابع شغلی مانند حمایت اجتماعی از همکاران، بازخورد عملکرد، رهبری، کنترل شغل، تنوع شغلی، فرصت های یادگیری و رشد و امکانات آموزشی مربوط می شود. افرادی که مشغولیت شغلی کم دارند معمولا در سطح پایین تر فرسودگی شغلی و روان رنجوری هستند و از طرف دیگر، کارکنان با مشغولیت شغلی بالاتر توجه بیشتری به شغل خود دارند برای افزایش سطح
درگیری شغلی معلم، باید دید واقع بینانه و جامعی از
عوامل تعیین کننده آن داشته باشیم. در بین دیدگاه های مختلف، واقع بینانه ترین دیدگاه در مورد مشغولیت شغلی این است که تابعی از شخصیت و فضای سازمانی، سبک رهبری، امکانات، توانمندی های شخصی و.. است.