زبان و ادبیات فارسی میراث ماندگاری است که نیاکان ما با رنج بسیار در دوره های پر مخاطره تاریخ آن را حفظ نمودند، به جاست که نسل امروز با آگاهی از ارزش این گوهر یگانه در حفظ و نگهداری آن بکوشند و همواره به یاد داشته باشند که پدران و مادران ما قرن ها زیر سم اسبان و شمشیر دشمنان به فارسی سخن گفته اند تا ما امروز ایرانی بمانیم و به زبان فارسی سخن بگوییم. ادبیات به عنوان هنری از جنس زبان و کلام، علاوه بر انتقال دانش و اطلاعات، به شکل دهی به ارزش ها و هنجارهای اجتماعی کمک می کند. زرین کوب در تعریف ادبیات می گوید:«ادبیات عبارت است از مجموعه آثار مکتوبی که بلندترین و بهترین افکار و خیال ها را در عالی ترین و بهترین صورت ها تعبیر کرده باشد. البته به اقتضای احوال و طبایع اقوام و افراد و به سبب مقتضیات و مناسبات سیاسی و اجتماعی، فنون و انواع مختلفی از این گونه آثار به وجود آمده است و به اقتضای همین احوال و ظروف، گاه بعضی از این فنون و انواع بر سایر انواع و فنون تفوق و تقدم یافته است» (زرین کوب،۱۳۸۲: ۶).هرگاه، سخن از ادبیات فازسی به میان می آید ناخودآگاه، ذهن هر شنونده ای به دو مقوله نظم و نثر معطوف می شود. در میان آثار ادبی، شعر قدمت و پیشینه کهن تری نسبت به سایر گونه های ادبی دارد اما امروزه به برکت گسترش رسانه ها و مطبوعات، نثر فارسی جایگاهی ویژه یافته است و از جهت فراوانی و گستره آثارادبی از شعر پیشی گرفته است. آموزش زبان و ادبیات فارسی در سیستم آموزشی کشور ما جایگاه ویژه ای دارد. زبان فارسی از یک سو به عنوان میراثی فرهنگی در نظر گرفته می شود که باید از آن به دقت محافظت کرد. از سوی دیگر، زبان و ادبیات فارسی، مهم ترین ابزاری است که به کمک آن می توان سایر علوم و مباحث آموزشی را به دانش آموزان منتقل کرد. از آنجا که کتاب های درسی هر کشور، سند معتبری از برنامه ها و اهداف پیش بینی شده جهت توسعه فرهنگ و دانش اجتماعی آن کشور است و آموزش ادبیات، به ویژه ادبیات فارسی، نقشی اساسی در تربیت فرهنگی، اخلاقی و فکری افراد جامعه دارد.